انسان ها را دوست بدار...


انسانها را بدون اینکه به وجودشان نیازی داشته باشی؛ دوست بدار؛
کاری که خداوند با تو می کند...

الهی...

الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد

الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو 
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم 
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق . خواجه عبداللّه انصاری

شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن...


                                                 جمع بشید عاشقای ماه رمضون
مهمونی داره خدای مهربون
غنی و گدا رو دعوت می کنه
همه عاشقا رو دعوت می کنه
این چه سفره ایِ که دل می بره
صاحب سفره بَدارم می خره
چی بگم که سفره خیلی با صفاست
صاحب سفره ما امام رضاست
سفره عطرش ز گلای یاسشه
سقای سفره عمو عباسشه
ای خدا یه قلب با صفا می خوام
من دیگه برات کربلا می خوام
دوست دارم برم تا بین الحرمین
جون بدم برای اربابم حسین
ای حسین جان به فدای سر تو
من به قربون لب اطهر تو

محمد بهمن بیگی؛ بنیانگذار آموزش عشایر ایران

محمد بهمن‌بیگی، بنیانگذار آموزش عشایر در ایران، در سال 1299 در ایل قشقایی در شهرستان لارستان به دنیا آمد. پس از پایان دوره‌ی كارشناسی حقوق در دانشگاه تهران، كوشش خود را برای بر پایی مدرسه‌های سیار برای بچه‌های ایل آغاز كرد و با پی‌گیری‌ها و فداكاری‌ها خود توانست برنامه‌ی سوادآموزی عشایر را به تصویب برساند. او توانست دختران عشایری را نیز به مدرسه‌های سیار جلب كند و نخستین مركز تربیت معلم عشایری را بنیان نهاد. بهمن‌بیگی برای كوشش پی‌گیر خود در راه سوادآموزی به هزاران نفر كودك ترك، لر، كرد، بلوچ، عرب و تركمن، برنده‌ی جایزه‌ی سوادآموزی سازمان یونسكو شد. او تجربه‌های آموزشی خود رادر چند كتاب در قالب داستان نوشته است.

والدین و انساب : پدر محمد بهمن‌بیگی كه یكی از بزرگان تیره بهمن بیگی از ایل قشقایی بود در زمان حكومت رضاخان، وارد فعالیت های سیاسی شده و در منازعات ایلی با دولت اختلاف پیدا كرد كه دولت وقت وی را مقصر شناخته و به تبعید محكوم كرد. 
خاطرات کودکی : "من در یك چادر سیاه به دنیا آمدم. زندگانی را در چادر با تیر، تفنگ و شیهه اسب آغاز كردم... تا ده سالگی حتی یك شب هم در شهر و خانه شهری به سر نبردم... زمانی كه پدر و مادرم را به تهران تبعید كردند تنها فرد خانواده كه خوشحال و شادمان بود، من بودم... نمی‏دانستم فشنگ مشقی و تفنگم را می‏گیرند و قلم به دستم می‏دهند...
پدرم مرد مهمی نبود. اشتباهاً تبعید شد و دوران تبعیدمان بسیار سخت گذشت. چیزی نمانده بود كه در كوچه‏ ها راه بیفتیم و گدایی كنیم. مأموران شهربانی - رضاخان - مراقب بودند كه گدایی هم نكنیم. از مال و منال خبری نمی رسید. خرج بیخ گلوی مان را گرفته بود. در آغاز كار كلفت و نوكر داشتیم ولی هر دوی آنان همین كه هوا را پس دیدند گریختند و ما را به خدا سپردند..

به كتاب و مدرسه دلبستگی داشتم. دو كلاس یكی می‏كردم شاگرد اول می‏شدم. تبعیدی‏ها، مأموران شهربانی و آشنایان كوچه و خیابان به پدرم تبریك می‏گفتند و از آینده درخشانم برایش خیال‏ها می‏بافتند." 

                                            

                                                                        بقیه در ادامه مطلب


ادامه نوشته

حذف طوفان از مسابقات

طوفان 0 - 3 تندیس صفری ها

تیم فوتبال طوفان در ادامه رقابتهای جام مهر در بازی خود در مقابل تندیس صفری ها تن به شکست سنگین 3 بر 0 داد این در حالی بود که هیچ کس پیش بینی چنین نتیجه ای را نمی کرد . اما بازیکنان طوفان در این بازی نتوانستند بازی همیشگی خود را به اجرا گذارند . شاید اگر نیمی از بازی های قبلی خود را می کردند می توانستند به مرحله بعد بروند اما تیمی که در سه بازی گذشته خود تنها یک گل را دریافت کرده بود و تا اینجای رقابتها عنوان بهترین خط دفاع را نیز در اختیار داشت و همچنین در جدول گلزنان هم بازیکن داشت با این باخت از گردونه ی مسابقات کنار رفت و نتوانست به جمع 6 تیم بپیوندد تا غایب بزرگ مرحله بعد باشد. هرچند که زمین نیز به دلیل بارش باران لغزنده بود ولی اینها دلیلی بر باخت نمی باشد و بازی ضعیف بازیکنان دلیل اصلی این باخت بود. امیدواریم که طوفان بتواند در دوره های بعد نتایج بهتری را کسب کند.

معرفی شخصیت های بزرگ ایل قشقایی

حكیم جهانگیر خان قشقایی

 

تولد

جهانگیر خان قشقایی در سال 1243 هـ . ق. در خانواده‌ای تحصیل كرده به دنیا آمد. پدرش محمد خان نام داشت و از ایل قشقایی، طایفه دره شوری، تیره جانبازلو و از ساكنان «وردشت» سمیرم و مادرش اهل «دهاقان»، از شهرهای تابع سمیرم بود.

 

تحصیل

جهانگیرخان از هنگام تولد، در كنار مادرش می‌زیست و در اوایل كودكی خود از كوچ كردن با ایل، ممنوع بود.

شوق بسیاری به تحصیل داشت. چندی كه از عمرش گذشت و بزرگ شد، با ایل در كوچ كردن ییلاق و قشلاق، همراه شد، پدرش معلم خصوصی برایش استخدام كرده بود كه در سفر به آموزش وی می‌پرداخت. استعداد و قابلیت وی در كسب علم تا حدی بود كه احساس كرد ماندن در ایل و حركت با آنها در كوچ زمستانی و تابستانی، با تحصیل او سازگاری ندارد، بنابراین تصمیم گرفت از آنها جدا شود و در اصفهان بماند و به تحصیل بپردازد

 

ورود به حوزه علمیه

درباره چگونگی گرایش و نحوه ورود حكیم جهانگیرخان قشقایی به حوزه علمیه، سخنانی گفته شده است كه در خور توجه است.

استاد قدسی به نقل از جلال الدین همایی، فرزند طرَب، درباره جریان آشنایی حكیم قشقایی با همای شیرازی در ابتدای ورودش به اصفهان می‌نگارد:

«در برخوردی كه بین همای شیرازی (پدربزرگ جلال الدین همایی كه نام كامل او رضا قلی و متخلص به همای شیرازی بود) با حكیم قشقایی پیش می‌آید. حكیم قشقایی از مرحوم همای شیرازی نشانی تارساز را جویا می‌شود. ایشان ضمن راهنمایی وی به سوی تارساز، در اثنا سؤال و جواب متوجه می‌شود كه (این مرد میان سال) آیتی از هوش و درایت و ذكاوت است.

به وی می‌گوید: با این استعداد حیف است ضایع شوی. میل داری درس بخوانی؟ جهانگیر خان پاسخ می‌دهد: از خدا می‌خواهم. بدین ترتیب حكیم قشقایی( به راهنمایی همای شیرازی در چهل سالگی راهی مدرسه طلاب می‌گردد و در سلك دانشوران علوم دینی جای می‌گیرد))

صفای باطن و فطرت پاك آن حكیم الاهی بود كه چنین تحول غیرقابل تصوری را خداوند در زندگی وی به وجود آورد. حكیم جهانگیر خان بعد از نصیحت «هما» به او می‌گوید: «نیكو گفتی و مرا از خواب غفلت بیدار نمودی. اكنون بگو چه باید كنم كه خیر دنیا و آخرت در آن باشد؟»آن عارف فرزانه چنان كه گفته شد، وی را توصیه به فراگیری دانش می‌كند. همت بلند حكیم قشقایی سبب می‌شود كه بعد از گذشت 40 سال ـ كه بهار جوانیش در ایل قشقایی سپری شده بود ـ بقیه عمر شریفش را به یادگیری علوم مختلف ـ به ویژه فلسفه، حكمت، عرفان، فقه، اصول، ریاضی و هیئت، بگذراند.

هم چنین نقل می‌كنند:

«در حالی كه متأثر از گفته شخص راهنما بوده است؛ در بازار (اصفهان) مشاهده می‌كند جماعتی در اطراف شخصی، با خضوع و خشوع حركت می‌كنند و ادای احترام می‌نمایند. علت را جویا می‌شود؟ می‌گویند: وی یكی از علمای اصفهان است. حكیم جهانگیر خان در اراده‌اش مصمم‌تر می‌شود و با جدیت پی تحصیل دانش می‌رود.».

استاد همایی در خصوص ارتباط پدرش میرزا ابوالقاسم محمد نصیر ـ كه متخلص به «طرَب» بود ـ با حكیم جهانگیر خان می‌نویسد:

«طرب با جهانگیر خان رابطه دوستی و ارادتمندی داشت كه پیوند اصلی آن موروثی بود. به دلالت این كه همای شیرازی (عارف، شاعر) از جهت هدایت و تشویق و ترغیب جهانگیر خان به تحصیل و ترك زندگانی ایلی بر وی حقی بود.»[.

مورخ دیگری چنین نوشته است:

در یكی از تابستان‌ها كه ایل قشقایی به ییلاق سمیرم آمده بود، جهانگیر خان نیز مانند سایر افراد ایل كه برای خرید و فروش و رفع حوائج شخصی خود به اصفهان می‌آمدند، او هم به اصفهان آمد؛ و در ضمن تارش هم خراب شده بود و می‌خواست آن را تعمیر نماید. از شخصی سراغ تارساز را گرفت و او یحیی ارمنی، تارساز معروف مقیم جلفا (ی) اصفهان را به او نشان داد. ضمناً به او گفت: برو پی كار بهتری و علم بیاموز، از تار زدن بهتر است. گفته آن شخص به جهانگیر خان خیلی اثر كرد. او در مدرسه صدر حجره‌ای برای خود گرفت و با یك عشق و علاقه مفرطی پی تحصیل رفت و رتبه‌اش به جایی رسید كه یكی از بزرگان از حكما و فقها و مدرسین اصفهان شد

.».

همت بلند دار كه مردان روزگار

از همت بلند به جایی رسیده‌اند

تحصیل در اصفهان

حكیم قشقایی در قسمت شرقی مدرسه صدر بازار اصفهان، حجره شماره دوم بعد از ایوان سكونت داشت.

او با آخوند كاشی (متوفا: 1332 هـ . ق.) هم مباحثه بود. آنان ارتباط قلبی خاصی با هم داشتند. هر دو از شاگردان آقا محمد رضا قمشه‌ای بودند. بعد از رحلت حكیم قشقایی، حكیم خراسانی و سپس آیت الله صادقی در این حجره تدریس می‌كردند.[

هجرت به تهران

جهانگیر خان كه سالها شاگرد علامه آقا محمد رضا قمشه‌ای بود، پس از هجرت استادش از اصفهان، به شوق استفاده از محضر وی به تهران می‌رود. او درباره استادش می‌گوید:

«همان شب اول خود را به محضر او رساندم. وضع لباسهای او علمایی نبود، به كرباس فروشهای سِدِهْ می‌ماند. حاجت خود را به دو گفتم. گفت:‌میعاد من و تو فردا در خرابات. خرابات محلی بود در خارج خندق قدیم تهران. در آن جا قهوه‌خانه‌ای بود كه درویشی آن را اداره می‌كرد. روز بعد اسفار ملاصدرا را با خود بردم. او را در خلوتگاهی دیدم كه بر حصیری نشسته بود. اسفار را گشودم. او آن را از بر می‌خواند. سپس به تحقیق مطلب پرداخت. مرا آن چنان به وجد آورد كه از خود بی‌خود شدم، می‌خواستم دیوانه شوم. حالت مرا دریافت. گفت: آری! قوت می، بشكند ابریق را.»

شیوه زندگی

حكیم قشقایی از هنگامی كه وارد حوزه علمیه اصفهان شد، تا موقعی كه خاكیان را بدرود گفت، با همان لباس ساده ایل قشقایی شامل كلاه پوستی، موهای نسبتاً بلند سر و صورت و پالتو پوست، زندگی را در حجره سپری نمود و در همان حجره دعوت حق را لبیك گفت و به دیار باقی شتافت.

شاید او برای تأسی به استادش، آقا محمد رضا قمشه‌ای این گونه لباس می‌پوشید. بعضی از شاگردان حكیم قشقایی مثل حاج آقا رحیم ارباب و شیخ غلام حسین ربانی چادگانی نیز تغییر لباس ندادند.

حكیم قشقایی هنگام اقامه نماز جماعت ـ به علت استحباب گذاشتن عمامه در موقع نماز ـ كلاه از سر برمی‌گرفت و با شالكمر عمامه‌ای درست می‌كرد و بر سر می‌نهاد.

عدم استفاده از سهم امام

«حكیم قشقایی از مال الاجاره زمینی كه داشته است؛ روزگار می‌گذرانده. و از سهم امام و شهریه استفاده نمی‌كرده است. مال الاجاره زمین كشاورزی متعلق به وی درشهر دهاقان سالی 40 تومان و از زمین روستای آغداش، 15 الی 20 تومان، برای وی می‌فرستاده‌اند.»


                                                                                  

                                                                                        بقیه در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

مسابقات فوتسال دانشگاه شیراز 3

طوفان 3 - 0 دستغیب

تیم فوتسال طوفان موفق شد در دیدار امشب خود دقایقی پیش حریف خود تیم دستغیب را با سه گل شکست دهد و به جمع 12 تیم برتر دانشگاه بپیوندد.

شرح : با شروع بازی تیم دستغیب از جلو پرس را شروع کرد اما با گل ابتدای کار طوفان همه ی برنامه های آنها به هم ریخت . توپی که با پاس محمد حسین رستمی به وحید جبارفر رسیده بود را وحید به علیمراد حاجیان رساند و این بازیکن نیز با یک چرخش و ضربه سنگین گل اول بازی و خودش را به ثمر رساند. بلافاصله گل بعدی نیز زده شد . پاسکاریهای زیبای بازیکنان طوفان باعث شد تا بار دیگر وحید جبارفر توپ را به علیمراد حاجیان دهد و او نیز با یک ضربه زمینی گل دوم خود و تیم را بزند. بعد از این گل اتفاق خاصی نیفتاد و نیمه اول به پایان رسید . با شروع نیمه دوم تیم دستغیب فشار خود را روی دروازه طوفان شدت بخشید اما با دفاع جانانه تیم به خصوص محمد حسین رستمی نتوانستند به جایی برسند. بار دیگر علیمراد حاجیان اینبار با حرکتی انفرادی از خط دفاع به سمت دروازه دستغیب حرکت کرد و از راه دور با یک ضربه نوک پا گل سوم طوفان را به ثمر رساند تا در این بازی هتریک کرده باشد. با این  گل تیم طوفان شروع به حفظ توپ کرد و بازی را با همین نتیجه به سود خود پایان داد.

توضیح : در این بازی حامد غفاری که در دو بازی قبل به دلیل مصدومیت نتوانسته بود بازی کند چند دقیقه ای به میدان آمد تا خبری خوش برای بازیکنان و هواداران تیم طوفان باشد . همچنین در این بازی سید مصیب حسینی به دلیل اخراج در بازی قبل از روی سکوها بازی را دنبال می کرد 

معرفی شخصیت های بزرگ ایل قشقایی

مسیح خان فارسیمدان؛ چهره ماندگار ایل

ایل بزرگ قشقایی سرشار از دلاورمردان و انسان های بزرگی می باشد که به پاسداری از میهن و وطن خویش سالها در برابر بیگانگان در صفوف مقدم دفاع و مبارزه قرار داشتند و ویژگی هایی مانند شجاعت ، وطن پرستی، غیرت و ... این افراد را زبانزد خاص و عام ساخته بود . در متن زیر به طور اجمالی به معرفی یکی از این افراد می پردازیم:

مسیخ خان فارسیمدان فرزند عبداله بیگ فرزند بدر بیگ فرزند عاشورآقا از تیره ماچانلوی فارسیمدان است .

مسیح خان در زمان کلانتری پدرش جوانی برازنده و شجاع و فهیم و سیاستمدار بوده و با پدرش در جنگها و درگیری ها و امنیت منطقه همکاری می کرده است .

در سال 1342 حاکم برازجان صدیق الممالک از دست اسماعیل که شرارت می کرده عاجز شده و به فرمانفرمای کل فارس می نویسد: به عبداله بیگ بگویند مسیح خان پسرش را با 500 سوار برای سرکوب اشرار بفرستید تا بیش از این شرارات نکنند. این خود نشانه ای از شجاعت و سیاست این جوان بوده که در این سن و سال کم 500 نفر تفنگچی را می توانسته اداره کند.

                                                              ادامه مقاله در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

مسابقات فوتسال دانشگاه شیراز 2

طوفان 1 - 0 پول

تیم فوتسال طوفان توانست در دومین بازی خود در یک بازی سخت و نفس گیر با نتیجه 1 بر 0 حریف خود تیم پول را شکست دهد و با شش امتیاز صعود خود به مرحله بعد را مسجل کند. این بازی در حالی برگزار می شد که تیم طوفان حتی با شکست با اختلاف دو گل نیز به مرحله بعد می رفت اما در این بازی بازیکنان طوفان با جان و دل بازی کردند و موفق به پیروزی شدند.

شرح : با شروع بازی دو تیم به حملاتی دست زدند اما هربار دروازبانان دو تیم مانع از گل زنی می شدند. در هر حالی که بازی داشت آرام می شد علیمراد حاجیان با حرکت خود و ضربه راه دور از میانه زمین گل اول بازی را به ثمر رساند . با این تیم پول حملات گسترده ی خود را به سمت دروازه طوفان آغاز کرد اما بازیکنان طوفان با تمام وجود در مقابل این حملات ایستادگی می کردند و اجازه خودنمایی به پول را نمی دادند. هرچه پول حمله می کرد طوفان جانانه دفاع می کرد تا نیمه اول به پایان رسید . در نیمه دوم نیز پول از حملات خود نکاست و فشار را روی دروازه طوفان بیشتر کرد. طوفان نیز محکم دفاع می کرد و به ضد حملات خطرناکی می پرداخت که حتی می توانست گلهای دیگری را به ثمر برساند.شدت یافتن حملات پول باعث شد تا مصیب حسینی مجبور به یک خطا شود و با گرفتن کارت زرد دوم از بازی اخراج شود. تیم پول می توانست از این فرصت استفاده کند و گل تساوی را به ثمر برساند اما از خود گذشتگی بازیکنان طوفان این اجازه را به آنان نداد و بالاخره طوفان توانست بازی را به سود خود به پایان برساند و در جمع 24 تیم مرحله بعد قرار گیرد 

مسابقات فوتسال دانشگاه شیراز 1

طوفان 4 - 1 برنامه ریزی اجتماعی

تیم طوفان در اولین دیدار خود در مسابقات جام مهر در دانشگاه شیراز موفق شد در یک بازی جالب با نتیجه 4 بر 1 از سد حریف خود یعنی برنامه ریزی اجتماعی بگذرد و راه صعود خود به مرحله بعد را هموار کند و همچنین ترسی به دل بقیه تیم ها بیندازد.

شرح : دقایقی پس از شروع بازی تیم طوفان توانست به گل اول خود برسد .سید مصیب حسینی با تلاش بسیار و زدن دو سه تکل پیاپی توپ را به علیمراد حاجیان رساند و او نیز توپ را به خود مصیب حسینی داد تا دروازه خالی را با یک تکل باز کند. پس از این گل تیم طوفان سر در گم بازی کرد. اما نیمه اول با همین نتیجه به پایان رسید . با شروع نیمه دوم باز هم این تیم برنامه ریزی بود که حملات خود را ادامه داد در حالی که 4 دقیقه به پایان بازی بود بازیکنان برنامه ریزی  صاحب موقعیت گل شدند و توانستند گل تساوی را به ثمر برساند. با این گل طوفان بازی خود را طوفانی کرد . کرنر زیبای محمد حسین رستمی روی هوا به علیمراد حاجیان رسید و او نیز به طرزی زیبا با زانوی خود توپ را وارد دروازه کرد . بعد از این گل بلافاصله طوفان گل دیگری زد . پاس علمراد حاجیان و تک به تک شدن و ضربه جواد بذرافشان گل سوم به ثمر رسید. بار دیگر علیمراد حاجیان صاحب توپ شد و حرکت کرد و یکی دو بازیکن را جاگذاشت و خاست توپ را به جواد بذرافشان دهد که با برخورد به دفاع به خودش برگشت و و با ضربه آرام گل چهارم را نیز به ثمر رساند تا بازی با نتیجه 4 بر 1 به پاین برسد و با سه امتیاز در صدر جدول قرار بگیرد. 

در این دیدار عادل رشیدی با واکنش های بسیار خوب خود یکی از مهمترین عوامل پیروزی طوفان بود.

در دومین دیدار تیم طوفان روز یکشنبه 91/09/19 به مصاف تیم قدرتمند پول خواهد رفت.

مسابقات فوتسال دانشگاه شیراز

یک دوره مسابقات فوتسال چمن مصنوعی در دانشگاه شیراز بین دانشجویان پسر در حال برگزاری است . این مسابقات در 11 گروه سه تیمی و 1 گروه چهار تیمی می باشد. در این دوره تیمی با نام طوفان نیز شرکت دارد که قرار است ما نتایج این تیم را تحت پوشش قرار دهیم.

اعضای تیم :

عادل رشیدی { Gk } ( شهر فسا - استان فارس )

جواد بذرافشان ( شهر لار _ استان فارس )

وحید جبارفر ( شهر نورآباد ممسنی - استان فارس )

سید مصیب حسینی ( شهر گچساران - استان کهگیلویه و بویر احمد )

احسان خضری ( روستای چاه پیر - شهرستان تنگستان - استان بوشهر )

محمد حسین رستمی ( شهر برازجان - استان بوشهر )

حامد غفاری ( روستای سرکره - شهرستان دشتستان - استان بوشهر )

علیمراد حاجیان ( روستای عیسوند - شهرستان دشتستان - استان بوشهر )

تیم طوفان در این رقابتها در گروه شش با دو تیم پول و برنامه ریزی اجتماعی هم گروه است . در اولین بازی تیم طوفان باید فردا جمعه 91/09/17 در ساعت 15:30 به مصاف تیم برنامه ریزی اجتماعی برود. 


                w3c4nfjdvtfw3g0djb2d.jpg



 

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا

 

بـه لطـمه هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش

 

بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش

 

 

سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی

 

به چشم کاسه ی خون وبه شال ماتم مـهـدی

 

 

سـلام من بــه مـحـرم  بـه کـربـلا و جـلالــش

 

به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب

 

بـه بــی نـهــایــت داغ  دل شـکــستــه زیـنـب

 

 

سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل

 

بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـا مـت اکـبـر

 

بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر

 

 

سلام من به محرم به دسـت و بـا زوی قـاسم

 

به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی اصـغـر

 

به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره ی اصـغـر

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه

 

بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه

 

 

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـا شـقـی زهـیـرش

 

بـه بـاز گـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش

 

 

سلام من بـه محرم  بـه مسـلـم و به حـبـیـبش

 

به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش

 

 

سلام من بـه محرم  بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب

 

بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

 

 

سلام من به محـرم  به شـور و حـال عیـانـش

 

سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش

 

 

 

السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد تریب السلام علی البدن السلیب السلان علی الثغر المقروع السلام علی الراس المرفوع

 

جامعه شناسی چیست؟


      جامعه شناسی مطالعه قوانین و فرایندهای اجتماعی است که مردم را نه تنها به عنوان افراد و اشخاص بلکه به عنوان اعضاء انجمنها ،گروهها و نهادهای اجتماعی شناسانده و مورد بررسی قرار می دهد.
 
      جامعه شناسی مطالعه زندگی اجتماعی گروهها و جوامع انسانی است.مطالعه ای هیجان انگیز و مجذوب کننده که موضوع اصلی آن رفتار خود ما به عنوان موجودات اجتماعی است .دامنه جامعه شناسی بینهایت وسیع است و از تحلیل برخوردهای گذرا بین افراد در خیابان تا بررسی فرایندهای اجتماعی جهانی را در بر می گیرد.
 
      جامعه شناسی را می توان به عنوان بررسی علمی زندگی گروهی انسانها تعریف کرد.جامعهشناسان در واقع می کوشند تا آنجا که ممکن است این نکته را به دقت و به گونه ای عینی توصیف و تبیین کنند که انسانها چرا و چگونه در گروهها با یکدیگر رابطه دارند.
 
     یکی از اهداف عمده جامعه شناسی پیش بینی رفتار اجتماعی و نظارت بر آن است. این هدف در جامعه نوین بصورتهای گوناگونی تحقق می یابد. همچنین جامعه شناسی به تخفیف تعصبها و پیشداوریهایی که مانع انعطاف پذیری بیشتر انسانها در برخورد با موقعیتهای تازه می شوند، کمک می کنند.
 
     سرانجام باید گفت که بررسی جامعه شناختی شیوه های نگرش و واکنش نوینی را در برخورد با سیمای پیوسته متغیر واقعیت اجتماعی، برایمان فراهم می آورد.

ایل قشقایی یادت به خیر


  ايل صحراگرد من، يادت به خير!

ياد دلهاي سحر زادت به خير!

 گرچه در باران آهن گم شدي

ياد  دورانهاي هاي آبادت به خير

 من گل خود روي كوهستاني ام

اهل ايل بي سر و ساماني ام

 ايل من آنسوي گندم زارهاست

فارغ از روييدن ديوارهاست

 مردماني ساده تر از سادگي

بهترين مجموعه افتادگي

 مردماني مثل گلها خنده رو

با تمام بادها در گفتگو

 دوستان سفره هاي نان و ماس

ايلياتي زاده هاي ناشناس!

  دوستاني رفته تا آنسوي رود

با سرانگشتاني از سرما كبود

 دوستاني بي شمار و با شكوه!

بچه هاي ساده دشت و كوه!

  خنده هاي ايلياتي ياد باد

دلخوشي هاي دهاتي ياد باد

 ايل ما در قلب گندم زار بود

بي خبر از كوچه و ديوار بود

 عاشقي در ايل ما آوازه داشت

روزهامان بوي نان تازه داشت

 رفت فصل خنده هاي رويايي

پير شد ايل بزرگ قشقايي

 ايل كم كم ديد در فصلي غريب

كوچه مي رويد از خاك نجيب

 كوچه هاي پيچ پيچ و راه راه

كوچه هاي كور، درهاي سياه

 آفتاب ايل ما كمرنگ شد

كوچه دلهاي آبي تنگ شد

 كوچه اينك چاره فصل زرد ماست

قفل دلهاي بيابانگرد ماست

 كوچه مي گويد از اين جا بگذريد

كوچه مي گويد از آن جا بگذريد

 كوچه مي گويد كجا بايد دويد

كوچه مي گويد كجا بايد رسيد

 بس كه ما را شهر عادت مي دهد

خانه هامان بوي غربت مي دهد

 مانده ايم اينجا در اوج بي كسي

گله هاي مرتع دلواپسي

 ما هم از اين سنگلاخ ساده ايم

اهل اين ايل غريب افتاده ايم

 اهل ييلاق و رحيل ((كوچ ها))

آشنا با ردپاي قوچ ها

 لاله خودروي كوهستاني منم

روح نا آرام سرگرداني منم

 مي دوم در باغ همپاي نسيم

در كجايت بشكفم اي ايل يتيم؟

 

منبع:    كرامت نظري  شعر از شاعر و ترانه سراي محترم عبدالجبار كاكايي با اندكي تغيير.

تا که خوشبخت ترین باشی"!!!”



*آنچه گذشت رفته و آنچه رفت مرده است، پس به گذشته نیندیش که رفته و تمام شده است.


*آینده را رها کن تا خودش بیاید و به فردا توجه مکن، چو امروز را اصلاح کنی فردایت اصلاح شود.


*زندگی ات را دوباره بساز، روشهای معیشت را متنوع کن و از روزمرگی درآی.


*بدان که تو تنها گرفتار نیستی، هیچ کس از اندوه و شر نگریخته است.


*منتظر حوادث و بدیها مباش، شایعات را باور نکن و تسلیم اراجیف نشو.


*بخشنده باش که دل بخشنده همیشه باز و خاطرش گسترده است، اما بخیل تنگ دل، تاریک دل و تیره خاطر است.


*با مردم گشاده روی باش تا محبتشان را به دست آوری، با آنان به نرمی سخن گوی تا تو را دوست بدارند و فروتن باش تا تو را بزرگ دانند.


*از بزرگترین راه های سعادت دعای والدین است، پس نیکی به آنان را غنیمت شمر تا دعایشان برایت دژی محکم در برابر حوادث باشد.


*مردم را همانطور که هستند بپذیر، از اشتباهاتشان چشم پوشی کن و بدان که این سنت خداوندی در مردم و زندگی است.

 *در رویاها زندگی نکن و واقع نگر باش، گاهی از دیگران توقعاتی داری که خودت هم نمیتوانی آن گونه باشی.

حاجی شدم...

 سفر به سوی حضرت دوست:

به نام خداییی که در این نزدیکیست و به نام حضرت دوست که هرچه هست از اوست... دوستان بعد از مدتها خدا یه نگاهی به من کرد و منو به خانه ی خودش دعوت کرد.  من چهارشنبه 1391.1.30 به سرزمین وحی عازم شدم و به سوی بهترین و زیباترین خانه ی عالم شتافتم. امیدوارم که این سفر قسمت همه ی آرزومندان باشد...


آپلود


شعر تقدیم به امام زمان(عج):

به کعبه رفتم و آنجا هوای کوی تو کردم

جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم
شعار کعبه چو دیدم سیاه دست تمنادراز جانب شعر سیاه موی تو کردم
چو حلقه درِ کعبه بصد نیاز گرفتمدعای حلقه گیسوی مشگبوی تو کردم
نهاده خلق حرم سوی کعبه روی عبادتمن از میان همه، روی دل به سوی تو کردم
مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو نامیطواف و سعی که کردم به جستجوی تو کردم
به موقف عرفات ایستاده خلق دعا خوانمن از دعا لب خود بسته گفتگوی تو کردم
فتاده اهل منا در منا و مقاصدچون جامی از همه فارغ، من آرزوی تو کردم



     غزل خداحافظی از مدینه:

مدينه! شهر رسول خدا! خدا حافظ
مزار گمشده! گلدسته ها! خدا حافظ

کميل وندبه و شب هاي اشک ودلتنگي
کبوتران غريب آشنا! خدا حافظ

بقيع! گنبد خضرا! مزار بي فانوس
بهشتِ گمشده در غم رها، خدا حافظ

زمين داغ! هواي گرفته و ابري
بناي مرمري و دلگشا، خدا حافظ
غروب هاي غم انگيز پشت قبرستان
سپيده هاي سلام و دعا، خدا حافظ

ستون توبه! درِ سوخته! خيابانها!
مدينه! شهر رسول خدا، خدا حافظ


دارم حاجی میشم....

سفر به سوی حضرت دوست:

به نام خداییی که در این نزدیکیست و به نام حضرت دوست که هرچه هست از اوست... دوستان بعد مدتها خدا یه نگاهی به من کرده و منو به خانه ی خودش دعوت کرده اگر خدا بخواد من چهارشنبه1391.1.30 به سرزمین وحی عازمم. همه منو حلال کنید...

نوروز

دوستان عیدتان مبارک

نوروز90

مثل لحظه‌ای که باغ در ترنم ترانه شکوفا می‌شود، غرق در شکوفه می‌شود،
روزگارتان بهـار،
و لحظه‌هایتان پر از شکوفـه باد.
سال نـو مبارک

 

عکسهای جدید از روستای آبگرمو

جامعه شناسی ایلات و عشایر

دنیای پیچیده امروز، بدلیل شتابِ همراه شدن با تکنولوژی ها انتخاب یک زندگی بهتر را دشوار کرده است و دیدگاهها را در مورد سبک، روش و شیوه های زندگی برای شاد زیستن متفاوت نموده است. اما به هر جهت، گروه کثیری از جمعیت ایران با وجود عدم جذابیت و نیز عدم وجود راحتی ایده آل در زندگی شهرنشینی و تنها برای همراهی با تکنولوژی مدرن این نوع زندگی، از طبیعت، انس و هم آغوشی با آن دور مانده است.

در این میان کوچ نشینی کهن ترین شیوه زیست بشر است که پابرجا ماندنش تا عهد حاضراز بزرگترین جاذبه های این شیوه فرهنگی معیشت است.

   

مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر(3)

بقیه در ادامه مطلب....

ادامه نوشته

استاد محمد بهمن بیگی

زندگینامه: محمد بهمن‌بیگی (1299 -1389)

زندگینامه: محمد بهمن‌بیگی (1299 -1389)


محمد بهمن‌بیگی که از او به عنوان پدر آموزش عشایر یاد می‌شود، در سال 1299 در ایل قشقایی در خانوادهٔ محمودخان کلانتر تیره بهمن‌بیگلو از طایفهٔ عملهٔ قشقایی به هنگام کوچ دیده به جهان گشود

بقیه در ادامه مطلب... 

ادامه نوشته

داستان آغساق جیران(آهوی لنگ)

 

 

 

 

یکی بود، یکی نبود، درزمانهای قدیم مردی بد طینت و ظالم با زن و دو فرزندش در بیابانی زندگی می کردند. روزی از روزها مرد از راهی می گذشت که چشمش به شنزاری افتاد که ریگ های رنگ به رنگ درآن دیده می شد...

بقیه داستان در ادامه مطلب ...

ادامه نوشته

انا لله و انا الیه راجعون

 

متاسفانه یکی از قدیمی ترین و باوفاترین افراد به روستای آبگرمو دار فانی را وداع گفت.

قربان خان رستمی معروف به "خان" که چند روزی در بستر بیماری و در بیمارستان نمازی شیراز بستری بود سرانجام بعد از حدود یک قرن زندگی  در بامداد روز یکشنبه ۱۳۹۰.۱۰.۱۸ به رحمت ایزدی پیوست و روز دوشنبه ۱۳۹۰.۱۰.۱۹ مراسم تشییع پیکر آن مرحوم برگذار و در روستای خیرآباد شیراز دفن گردید.

                                                                                                            

                                                                                       خدایش بیامرزاد....

بازسازی

این وبلاگ تا چند روز دیگر کار خود را از سر گرفته و دوباره پیرامون روستای زیبای آبگرمو و ایل بزرگ قشقایی خدماتی به علاقه مندان ارائه خواهد کرد. با مدیریت "حسین " 

       

         اوگرمو به تاریخ پیوست                

                            یادش بخیر

                                     

        

استقبال مردم اصفهان و قشقایی از دکتر محمود احمدی نژاد

سفر محمود احمدی نژاد به اصفهان

طایفه فارسی مدان:



طایفه فارسی مدان از قدیمیترین طوایف ایل قشقایی است که قبل از دیگر طوایف ترک زبان به فارس آمده اند و چون فارسی نمیدانستند ، واژه (فارسی مدان ) به آنها اطلاق گردیده است . طایفه فارسی مدان سابقا (در ) پادنا ییلاق و در اطراف کوه گیسگان قشلاق میکردند _ بعد اراضی سرمشهد و سپس منطقه ( دایین) به آن اضافه شد . امروزه گروههایی از طایفه فارسی مدان در حوالی اراک ( عراق ) و تهران زندگی میکنند و پاره ای از آنها هنوز به عراق معروفند . به نظر میرسد بعدها به فارس کوچیده اند . فارسی مدانها به علت قدرت مرکزی و نفوذ و اعتبار و مدیریت کلانتران خود ، با وجود رقابتها و اختلافات خویشاوندی کمتر دستخوش تجزیه و جدایی قرار گرفته اند

عکسهایی از روستای آبگرمو

شرح روستای آبگرمو

                            آبگرمو روستای آرزوها

روستای آبگرمو واقع در استان بوشهر است . این روستا دارای۸۰نفر جمعیت

 است.زبان ساکنان روستا ترکی قشقایی است و دارای مردمی مذهبی و مهمان نواز

 هستند . علت نام گذاری این روستا داشتن چشمه ای پرآب و زیبا که آب آن کمی گرم

 است.