می تونید این گفتگو رو از این دو لینک پائین دانلود کنید :
http://www.4shared.com/file/200751951/92ebaf67/kamalvand__90.html
این هم گفتگوی عادل در مورد بازی کردنکریمی مقابل تراختور
http://www.4shared.com/file/200720074/d5fab990/karimi.html
با تشکر فراوان از شاهین عزیز
…………………………………………………………………………………………………………..
آقای فردوسی پور،دم خروس شما را باور کنیم یا قسم حضرت ابوالفضل را
چندی است که با صعود تراختور آزربایجان به لیگ برتر ایران چشم هایی این تیم را به چشم فرزند ناتنی می بینند که حضورش در استادیوم ها و رسانه های تصویری باعث وحدت آذربایجانیها شده و روح جمعی ملت آذربایجان را در صحنه ورزش به نمایش گذاشته است. هشت سال بود که تبریز و آذربایجان می خواست تراختور را که تنها سمبل غیرقابل حذف تورکهای ایران است، در سطح اول فوتبال ایران ببیند اما دستهایی در پشت صحنه با تغییر مدیریت این تیم ، سست کردن منابع مالی آن ، وابسته کردن آن و نیز داوریهای مشکوک در بازیهای پلی آف هر سال شرایطی را بوجود میآوردند تا تراختور نتواند زبان گویای آذربایجان شود و انتظار می رفت این کار چند سالی ادامه یابد. در انتخابات!!! ریاست جمهوری امسال نیاز به رای ملت آذربایجان باعث گردید تا اولویت تمامیت خواهان تغییر کند و دست های پشت صحنه این بار عقب نشستند تا به خیال آنها آذربایجان را به پای صندوق ها بکشانند و بعد از انتخابات ریاست جمهوری، حضور حماسی آذربایجانیان در استادیومها و خیابانها موجب پریشان حالی این دشمنان آذربایجان شد و نیز تبدیل این جریان به یک روش تظاهر هویت خاموش شده ملت آذربایجان باعث گردید تا بسیجی و غیر بسیجی و چپ و راست ایران احساس خطر کنند و هرکدام به نوعی نحوه دیدشان را به این مسئله ارائه دادند در زیر دو نوشته از موافقان و مخالفان حکومت آورده شده است تا عمق ترس این جریانات دیده شود
“از طرف دیگر، سمپاتی پانترکان از تیم ترکتور سازی یا به زعم آنها تراختورسازی، در سالیان گذشته سبب گردیده بخشی از نیرو و انرژی دستگاه های نهادی استان آذربایجان شرقی، مصروف مقابله با بازیگران جوان و فریب خورده ی پانترکان در استادیوم ها گردد. پانترکان پس از رخدادهای خورداد ۱۳۸۵، پیامد کاریکاتور سوسک، بر آن شدند که با استفاده از این بازیگران محدود خیابانی و استادیومی، خودنمایی کرده و خود را پر اهمیت و سمپاتیک جلوه دهند. در هفته هایی که تیم تراکتورسازی در مسابقات لیگ یک مسابقه داشته است، برخی جوانان فریب خورده با بلند کردن نشانه بوزگورد، و سردادن شعار های ضد ایرانی و ضد ملی، از خود نمایشات تجزیه طلبانه بروز دادند به گونه ای که دیگر شعارهای یاشا یاشا آذربایجان، با مسابقات تیم تراکتورسازی عجین شده است.
بهرروی، پذیرایی تیمی به عنوان ترکتورسازی در لیگ برتر، با ارزیابی شرایط امروز تنها هنگامی سنجیده و قابل قبول است که، تغییر و تحول مناسب برای بی اثر کردن صدای پانترکان پدید آید، و پانترکان و حامیان آشکار و پنهان ِ آنها دریابند که، تنگنای ویرانگر و محرومیت از امتیازات و امکانات، تنها پاسخی خواهد بود که در صورت ادامه راه گذشته با آن مواجه خواهند بود.”(۱)
“به گزارش خبرنگار «آینده»، تماشاگران تبریزی سرانجام پس از هشت سال توانستند در ورزشگاه یادگار امام این شهر میزبانی بازیهای تیم دوست داشتنی خودشان را لمس و تجربه کنند.
اما در این میان جریانهای سیاسی مشکوک در اطراف این تیم و برخی تحرکات در خارج از مرزها موجب شده که قطار سنگین و پرشور طرفداران این تیم راه درستی را در پیش نگیرد.
بیشک ماجرا از زمانی شروع شد که برنامه نود نظرسنجی را برای انتخاب پرشورترین تماشاگران فوتبال ایران انجام داد و این زمانی بود که مسئولان این باشگاه از بالا تا پایین نشان دادند که جنبه و ظرفیت این تکریم معنوی از سوی یک برنامه پرمخاطب ورزشی را نداشته اند.
همزمان تلویزیون “گوناز” وابسته به دولت آذربایجان که اهداف نژادپرستانهای برای تجزیه ایران دنبال میکند، با موج سواری بر جریانهای سیاسی پس از انتخابات مدتی تلاش کرد تماشاگران این تیم و مردم تبریز را طرفداران مکتب نژادپرستی آذربایجان بزرگ قلمداد کند.
ولی با قطع شدن برنامههای نامتعارف تلویزیون گوناز از ماهواره هات برد، همین افراد سعی کردند با توصیه به تحریم تیم توسط تماشاگران به یک زورآزمایی انسانی برای تسویه حساب سیاسی دست بزنند و جالب بود که مقامات محلی این استان توجه به این گفتار و رفتار ضدایرانی شبکه مورد اشاره نداشتند.
چهرههای وابسته به این تفکر در جمهوری آذربایجان با طرح این موضوع با حرکتی رویایی از سوی مقامات محلی تبریز برای کامل شدن سناریو مظلوم نمایی خود مواجه شدند و آن زمانی بود که اتوبوسرانی تبریز از سرویسدهی نصفه و نیمه به تماشاگران این تیم خودداری کرد تا تصاویر حرکت پیاده بیش از ۷۰ هزار تماشاگر این تیم به سوی تبریز ثبت شود.
از سوی دیگر مسئولان تراکتورسازی و به خصوص مربی حساس این باشگاه با اظهاراتی غیر متعارف سعی در حفظ جو عمومی تماشاگران و مردم تبریز در زمانی داشتند که این تیم افت کرده و نتیجههای قابل قبولی به دست نمیآورد.
شاید برای چند عضو سابق حزب کمونیست شوروی که حالا با پولهای تزریقی دولتهای همسایه در تلاش برای توسعه مکتب کمونیستی جدیدی با عنوان آذربایجان بزرگ هستند، فوتبال ملی ایران ارزشی نداشته باشد، چون این گروهکهای ضدایرانی در تلاش برای به هم زدن ثبات و تمامیت ارضی کشورمان هستند.
اما مقامات و چهرههای موثر ورزشی و فرهنگی شهر تبریز که متوجه این فضا هستند، میتوانند جلوی این اقدامات انحرافی و احساسات کاذب مدیران بیجنبه را بگیرند.
تماشاگر تحریک شده که باور کرده مظلوم واقع شده، به مانند نارنجکی ضامن کشیده به رخ این و آن کشیده می شود تا جایی که خبرها از تحریک ۴۰ هزار نفر از تماشاگران تبریزی برای حضور در ورزشگاه آزادی منتشر شده و مسئولان این باشگاه نیز بر طبل پانیزم قومی می کوبند تا به اصطلاح کرکری فوتبالی خوانده باشند.
اگر هموطنان غیور و پرشور تبریزی با هشیاری این اقدامات وبرخی تحرکات برون مرزی را ارزیابی نکنند، نه تنها بازهم تراکتور در پایان نیم فصل دوم به مانند نیم فصل اول دچار بحران و نتایج ضعیف می شود، بلکه شاید به این زودی ها تبریز نتواند طعم شیرین یک تفریح سالم و هیجان پرشور در قالب یک مسابقه فوتبال را تجربه کند.
آنچه که امروز انجام میشود، تلاش عدهای بیرون از مرزها برای حاشیهدار کردن موفقیتهای این تیم برای خاموش شدن صلابت و سرزندگی تبریز بزرگ است تا بتوانند در کشوری که تمام اعتبارش به اندازه خانه استاد شهریار نیست، مدعی آذربایجان بزرگ باشند..”(۲)
آری با آمدن تراختور و رسانه ای شدن این تیم بخصوص مسابقه اس ام اس برنامه نود در مورد پرشورترین تیم ایران و هویتی شدن این تیم، دستگاه های اطلاعاتی در عرض یک هفته ۳۳ چاپخانه را فقط در تبریز پلمب کردند تا کسی جرئت نکند پرچم های با مضمون آذربایجان و شعارهای ترکی چاپ نکند و امروز در کمال تعجب آذربایجانیان در مسابقه اس ام اس همین برنامه درصد هوادران تبریز با عدد خنده داری روبرو شد. این درصد حدود سیصدهزار بود در حالی که همین شمار حامیان تیم در سامانه اس ام اس متعلق به هوادران تراختور (۱۰۰۰۰۴۴۴۴) بیش از این عدد بود. با درنظر گرفتن این موضوع که این سامانه شامل مشترکین ایران سل نمی شد می توان حدس زد که چه برنامه در حال انجام است. من نویسنده که همراه با پدر و دو برادر و نیز دو داماد صاحب شش خط تلفن همراه بودیم که سه تای آن ایرانسل است هیچ کدام(نه سیم کارتهای ایرانسل و نه سیم کارتهای دائمی مخابراتی) موفق به ارسال پیام به این برنامه نشدیم. با این شوی تلویزیونی خواستند هم جبران آن برنامه قبلی نود را بکنند که بایکوت هشتاد سالهی اکثریت بودن جمعیتی آذربایجانیان در ایران را شکسته بود و هم به پیامی دلسرد کننده ملت آذربایجان داده شد. اما این رای گیری خنده آور هر آذربایجانی را مسمم کرد که تراختور و آذربایجان چنان قدرتی دارد که به خاطر آن، این چنین طرح هایی اجرا می شود.حال با در نظر گرفتن دو دیدگاه جریانهای سیاسی حاکم در ایران و نیز حرکت های اخیر نیروهای امنیتی در تبریز و همچنین این برنامه نود می توان دید که ازاین به بعد تراختور نه یک باشگاه فوتبال بلکه باشگاهی فراتر از فوتبال خواهد بود و نهایتا به عنوان یک هوادار تراختور از شما می پرسم جناب آقای فردوسی پور :
دم خروس شما را باور کنیم یا قسم حضرت ابوالفضل را
با تشکر از یاشار