یادواره استاد بهمن بیگی بنیانگذار آموزش عشایر
اینجانب کرامت نظری آرخلو با همکاری تعدادی از هنرمندان،شاعران ،صاحب نظران،معلمان،دانشجویان وبزرگان ایل قشقایی در حال برنامه ریزی برای برگزاری یک تور بسیار زیبای گردشگری با اتوموبیل با عنوان پابه پای قرقاج و یک جشنواره با نام اگرقرقاج نبود به طور همزمان جهت گرامیداشت یاد استاد بهمن بیگی بنیانگذار آموزش عشایری در نیمه اول اردیبهشت ماه 1391 می باشم .
این برنامه جهت آشنایی بیشتر قشقایی ها به خصوص جوانان عزیز از سرچشمه رودخانه قرقاج تا انتهایی ترین مسیر قشقایی نشین آن صورت می گیرد وشامل برنامه های متنوع طبیعت گردی، شناخت مناطق دیدنی اطراف قرقاج,کوهها،جنگلها ،آبشارها ،دریاچه ها،جاذبه های طبیعی و خاطرات بزرگان ،آشنایی با مسیرها و گذرگاههای حساس مسیر عبور ایل قشقایی در گذشته ،گدارهای گذر ایل قشقایی و پل های قدیمی،دیدن محل جنگهای ایل قشقایی با قوای انگلیس ، محل قشلاق آقای بهمن بیگی و توصیف زیبای ایشان از قرقاج درکتابهایشان و برنامه های مفرح ،فرهنگی هنری ، موسیقی ،آواز و موارد متعدد دیگر نیز در بر خواهد داشت.
همانگونه که می دانید بسیاری از قشقایی ها ضمن ارج نهادن به یاد و خاطره قرقاج متاسفانه یا خود اصلا" قرقاج را ندیده و هیچ اطلاعی ندارند یا اینکه فقط اطلاعاتی در حد عبوربا ماشین از یکی از پلهای آن دارند ، بسیاری از جوانان ضمن تماس با اینجانب اظهار می دارند با اینکه پدرانشان از معلمین بهمن بیگی بوده و به قرقاج و ایل قشقایی افتخار می کنند و سنگ قرقاج را به سینه می زنند ولی نه تنها بچه هایشان بلکه خودشان هم حتی مسیر و جهت رودخانه قرقاج را هم نمی دانند و فقط در نوشته ها و اشعار دیگران تکرار واژه قرقاج را دلنشین می دانند،حتی سرچشمه اش را نمی دانند ،حتی طوایف اطراف آن را نمی شناسند.
لذا این برنامه فرصت خوبی است تا علاقه مندان با صرف هزینه اندک و زمانی کوتاه ،حداقل برای یک بار از نزدیک و به طور طبیعی زیبایی های رودخانه قرقاج را حس کرده و خاطره خوشی را به خاطرات خود اضافه نموده و ماندگار کنند ، خاطره هایی که شاید هیچوقت فرصت تکرار پیدا نکند.
تاریخ اجرا: نیمه اول اردیبهشت ماه 1391 و در دو روز(پنجشنبه و جمعه)برگزار می گردد.
اجرای تور در دو بخش عمومی و خصوصی و به صورت همزمان برگزار می شود،
1- هر خانواده با ماشین شخصی خود (ولی مطابق قوانین و برنامه تور)
2- به صورت اتوبوس و گروهی (ولی مطابق قوانین و برنامه تور)
موضوع برنامه در دو بخش و به صورت همزمان برگزار می شود،
1- گردشگری پا به پای قرقاج(برگزاری اردو در چندین نقطه زیبا، اسکان در محل اردو ،شب مانی و شب خوابی در چادر ایلی،گذر پیاده از رودخانه ولمس شنهای آن ،صبحانه و ناهار در دل جنگلهای انبوه ،خوابیدن در ساحل رودخانه ،تجربه گذر از مناطق مختلف رودخانه،جنگلها و آبشارها ،برمها و زیبایی های حاشیه رودخانه،عکاسی از مناظر بی نظیر طبیعت ، توضیخات راهنماهای مجرب و برنامهای متنوع و لذت بخش.
2- جشنواره اگرقرقاج نبود (اجرای زنده موسیقی توسط هنرمندان قشقایی،قرائت اشعار و نوشته های نویسندگان و شاعران، سخنرانی چهره های سرشناس ایل،خاطره پیرمردان و پیرزنان،نمایشگاه صنایع دستی و دهها برنامه دیگر که متعاقبا" اعلام خواهد شد)
شرکت برای همه افراد به شرط ثبت نام در برنامه بلا مانع می باشد. (در بخش گروهی ،حداقل سن 15 سال می باشد )
چون در حال هماهنگی با نهادها و هنرمندان محترم ایل جهت برگزاری باشکوهتر برنامه تور می باشیم در اطلاعیه های بعدی (اسفندماه) اطلاعات دقیق و نحوه ثبت نام و تهیه بلیط اعلام خواهد شد.
توضیحات :
1- این برنامه نه تنها هیچگونه نفع شخصی برای اینجانب نداشته بلکه هزینه های زیادی نیز متحمل خواهم شد لذا تنها انگیزه برنامه ریزی آن فقط جهت ارج نهادن و انجام یک کار فرهنگی ماندگار برای ایل بزرگ قشقایی می باشد. و امیدوارم با همکاری تمامی هنردوستان قشقایی بتوانیم کاری هرچند کوچک در جهت احیای فرهنگ غنی ایل قشقایی انجام دهیم.
2- تمامی شاعران محترم که مطالب نوشتاری یا اشعاری در وصف قرقاج و موضوعات مرتبط قرقاج و ایل قشقایی دارند می توانند در زمان ثبت نام اعلام نموده تا ضمن هماهنگی با آنان در زمان اجرای برنامه به صورت زنده توسط خود شاعر یا مجری برنامه قرائت شود.
3- در طول فقط یک هفته که این موضوع دروبلاگ تعدادی از دوستان خوبم اطلاع رسانی شده بود بیش از 100 نفر ضمن تماس تلفنی و تشکر خواهان نحوه و تاریخ اجرای برنامه تور بودند که از همه دوستان کمال تشکر را داریم.
4- لطفا" از تمامی دوستان به خصوص قشقایی های باذوق خواهشمندیم ضمن اطلاع رسانی به صورت خانوادگی،تیره و طایفه،همکاران، به خصوص انعکاس در سایتها و و بلاگهای خود، نظرات و پیشنهادات خودرا در برگزاری هرچه بهتر این برنامه به وبلاگ یا ایمیل اینجانب ارسال نموده یا از طریق تماس تلفنی اینجانب را راهنمایی فرمائید.
بی شک هر قدمی که توسط شما عزیزان در راه احیای فرهنگ غنی ایل قشقایی برداشته شود ،ضمن ارضای روحی و روانی، نوید بخش آینده ای روشن برای فرزندان این ایل خواهد بود.
این هم نوشته زیبای استاد بهمن بیگی در مورد قرقاج که ایشان در کتابهایش دلیل برگشت از آمریکا و اروپا به ایران را (بیش از 60 سال پیش) رود قرقاج بیان کردند.
((اگر قره قاج نبود؛اگر پیچ و خمهای رودخانهی قرهقاج، آنجا که به نخلستان «مَکو» میرسد آن همه دلانگیز نبود؛اگر بیشهها و دشتهای پیرامونش آن همه درّاج و آهو نداشت؛اگر پر و بال دراجهایش آن همه رنگین و چشم آهوهایش آن همه سیاه نبود، روز و روزگار من غیر از این بود!
اگر این اگرها نبود، من آدمی دیگر و در عالمی دیگر بودم! گوشهای از سرگذشتم را بشنوید. میکوشم سال و ماهی دراز را لای عباراتی کوتاه بپیچم ...))
با تشکر :
کرامت نظری آرخلو
وبلاگ: شکوه ایل قشقایی
آدرس وبلاگ karamatnazari.blogfa.com
ایمیل:nazari_k_baran@yahoo.com
تلفن تماس:09179408943
تبریز سسی : منم یه روزی جزو آسیمیله شده ها بودم.تو اون روزا من هم مثل همه آدمای آسیمیله شده دوست نداشتم حتی یک کلمه با کسی ترکی صحبت کنم.همین طور دوست نداشتم کسی باهام ترکی حرف بزنه.در این مورد با هم سن وسالای خودم خیلی راحت بودم.
چون تمام اونا هم بدون استثنا افکاری مشابه من را داشتند.با پدر و مادر و خانواده هم کما بیش راحت بودم.اما با کسایی که رودروایسی داشتم و مجبور بودم با زبان ترکی باهاشون حرف بزنم (مثل بزرگای فامیل) سعی می کردم ارتباطم را باهاشون کمتر کنم.
این افکار و احساسات تو ایام دبیرستان شدیدتر شده بود.حتی سعی می کردم طوری حرف بزنم که لحجه ام هم ضایع نباشه.چون پس فردا قراره برم دانشگاه وتو اون محیط فرهنگی نباید طوری حرف بزنم که باعث سرشکستگیم بشه.
یک روز عموم که خودش دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه اصفهان بود،در این مورد ازم پرسید:چرا سعی میکنی با همه در حالی که ترکی بلدند فارسی حرف بزنی؟
مگه با زبان اصلی نمیتونی منظورت را برسونی؟یا دیگران نمیتونند منظورت را بفهمند؟ آیا دلیل خاصی داره؟
گفتم آخه عموجون زبان ترکی زبان دهاتی هاست.
اون در حالی که انتظار نداشت چنین جوابی بشنوه با تعجب گفت: دهاتیها!!!
مگه آپارتاید داریم که زبان دهاتی ها و شهری ها باهم متفاوت باشه؟!
در ثانی ، تو دهاتی ها را خیلی حقیر می دونی و شهرنشینای مرفه را از اونا برتر میدونی؟ تو که به دین و مذهب و عقیده و مقدسات خیلی پایبندی! پس نشنیدی این حدیث پیغمبر را که فرمودند:"نزد خدا فقط کسانی که پرهیزکارترند برترند،عرب یا عجم بودن،فقیر یا غنی بودن،سیاه یا سفید بودن و ... نشانه برتری نیست"
فکرش را بکن، اگه فقط پنجاه در صد ادما اون صفا و صمیمیت و صداقت روستاییا را داشتند ،دنیا مدینه فاضله میشد! تنها چیزی که اونها را متفاوت از بقیه کرده اینه که اونا تو محرومیت زندگی میکنند و امثال من وتو توی رفاه و آسایش.و این قوانین قراردادیه که باعث این بی عدالتی ها و فرصتهای نابرابر میشه و گر نه از لحاظ ویژگی های طبیعی و انسانی اونا خیلی از من و تو بالاترند.
من که از گفته ام خجالت زده بودم گفتم منظورم بی کلاسها بود.ترکی زبان بی کلاسهاست.
عموم که تعجبش از قبل هم بیشتر شده بود گفت: منظورت از "کلاس" چیه؟ اینکه اصالت خودت را انکار کنی وسعی کنی مثل کسانی باشی که خودت فکر می کنی ازت برترند؟
اینکه بدون مطالعه یک تفکر عمومی را بپذیری؟ خبر داری بخاطر همین زبان مادری که تو فکر میکنی زبان بی کلاس است، تو همه جای دنیا حاضرند بخاطرش خون و جان و هستی شان را بدهند تا زنده بمونه؟ بخاطرش رنج زندان و تبعید و هزاران رنج دیگه را تحمل می کنند.چون زبان مادری مهمترین پایه و اساس هویت و فرهنگ ماست. مگه اینا را تو کتابات نخوندی که:
"زبان پرچم وجود انسانهاست.زبان دروازه ذهن انسان به محیط اطراف و شالوده ذهنی انسان است.زبان نقش اساسی در تفهیم وتفاهم بین انسانهاست. ابتدایی ترین و طبیعی ترین حق هر انسان آزاده برخورداری او از زبان مادری است.انسان با زبان است که محیط اطرافش را درک می کنه و نظام فکری اش شکل میگیرد.زبان وسیله خلاقیت و نوآوری است.زبان و فرهنگ دست آورد بشری در طی هزاران سال زندگی بر روی کره زمین است و گنجینه ارزشمندی است که مستحق محافظت، شکوفایی و نگه داری است."
می دونستی کسی که ضعف بیان داره، از هویت خودش بیگانه است ؟این همون کسیه که اگه ازش بپرسند کجایی هستی؟ میگه"پدر و مادرم ترکند ولی خودم فارسم".مگه هویت ما چیزی جدای از هویت پدر و مادرمونه؟ انگار که بگن اون پدر منه ولی من فرزند اون نیستم!
این حرفها من را به فکر انداخت.تمام این حرفها را توی کتابهای درسی خونده بودم.اما همش در مورد زبان رسمی گفته شده بود نه زبان مادری. و ما هم بدون برو برگرد اونا را حفظ کرده بودیم و اصلا در مورد اینکه در مورد کدام زبان صدق می کنه فکر نکرده بودیم.
واقعا چرا این طوری برامون جاافتاده؟کسانی از یک زبان دیگه استفاده می کنن که نتونند با زبان خودشان منظورشون را برسونند و زبان خودشان کم و کاستیهایی داشته باشه. همین طور به این نتیجه رسیدم که وقتی آدما تو وجود خودشان یک کاستیهایی احساس کنن سعی میکنن مثل دیگران باشند و از اونا تقلید کنن. حالا این تقلید میتونه یا در نوع پوشش باشه یا در نوع راه رفتن یا در نوع صحبت کردن و یا هرنوع رفتار دیگه ای.
از همان موقع مطالعاتم را در این زمینه بیشتر کردم. واقعا که تا آن موقع قدر و ارزش زبان خودم را نشناخته بودم و تنها بر اساس یک داوری مغرضانه و یک پیش زمینه فکری از قبل طراحی شده توسط دیگران ویک تقلید سبکسرانه و کورکورانه در مورد آن قضاوت می کردم. واقعا که چقدر فرزندان نااهلی هستیم!
چون ادبیات غنی خودمان را که دارای قدمت چندین هزار ساله اند، نشناختیمشون. ما آثار ادبی ارزشمندی چون کوراوغلو، اصلی کرم، عاباس و گولگز، عاشیق غریب، ازری و قنبر، عاشیق معصوم، دده قورقود و داستانهای فولکوریک دیگه داریم.
چون سکوت کردیم و اجازه دادیم ادبیات مکتوبمان را طعمه حریق کنند و برای یادگیری ادبیات شفاهی هیچ وقتی را اختصاص ندادیم! نمیدونیم که بیاتی ها و اشعار شفاهی مان به تنهایی نسخه بسیار ارزشمندی اند که با ادبیات شفاهی دیگر ملت ها قابل مقایسه نیستند.
چون مشاهیر خودمان را نشناخته ایم و هرگز اسمی از نسیمی، فضولی، ساهر، سهند، صمد وورغون، بختیار وهاب زاده، عزیز نسین، قاضی برهان الدین، یونس امر و... نشنیدیم و تنها شهریار را به عنوان شاعر ترک میشناسیم، اون هم با اثری به نام "سلام بر بابا حیدر"!!!
چون با حماسه ها واسطوره های خودمون آشنایی نداریم! نمی دانیم که اثر حماسی دده قورقود که سال 1999 از طرف سازمان یونسکو به اون اختصاص داده شد،مملو از افکار و احساسات والای انسان دوستانه است. اما مدح نامه شاهان باستانی را از الف اول تا یای آخر از بر هستیم.
چون اجازه داده ایم هر کی از راه رسید ،بتونه در مورد تاریخمان، نژادمون و زبانمون نظریه های ضد و نقیضی بده.
ما این را نمیدونیم که زبان ما از لحاظ غنی بودن افعال و کلمات سومین زبان برتر دنیاست.
ما این را نمیدونیم که سازمان یونسکو چند سال پیاپی را در دنیا به زبان و ادبیات و مشاهیر تورک اختصاص داده.
ما هیچ وقت این را نمیدونستیم که موسیقی آذری از شهرت جهانی برخوردار است.
هرگز تو تقویمهای ما این را نمی نویسندکه 21 فوریه مصادف با 2 اسفند روز جهانی زبان مادریه.
هیچ وقت سعی نکردیم که بدونیم چقدر زبان مادریمان شیرینه!
با اطلاعات و شناختی که از خودمون به دست آوردم، حالا دیگه زبان مادریم را دوست دارم.عاشقش هستم.بخاطر اون حاضرم جونم را بدم.حاضر نیستم اون را با هیچ زبان دیگه ای عوض کنم.
زبان مادریم را دوست دارم حتی اگه نظریه های ناقص و مسخره کسانی چون کسروی،افشار،ناصح ناطق و... درست باشه.
زبان مادریم را دوست دارم حتی اگر صدها سال دیگه هم بهمون بگند که تورکها از قوم تاتار و مغول هستند.
زبان مادریم را دوست دارم حتی اگه میلیون ها آدم نا آگاه و آسیمیله شده بگن زبان تورکی زبان بی فرهنگهاست.
زبان مادریم را دوست دارم حتی اگه هزاران هزار آدم که از لحاظ فرهنگی عقب مانده اند و باید به حالشون تاسف خورد، برای لودگی و مزه پراکنی بگن یه روز یه ترکه............
زبان مادرم را دوست دارم چون مادرم را دوست دارم.
زبان مادرم را دوست دارم و وقتی که به این زبان حرف می زنم، می شنوم،می نویسم و می خونم،احساس غرور می کنم.
با این اوصاف چطوری زیر بار اسیمیلاسیون برم؟
وقتی می بینم که زبان مردم آذربایجان شمالی با وجود 200 سال حکومت روسها و سوسیالیستها تغییر نکرده، چطور بپذیرم که زبانم را تغییر بدم؟
زندگینامه:اسداله مردانی
گرداورنده:شهرام بدری
اسداله مردانی رحیمی فرزند شیراز (شیرزاد) در سال 1331 در یک خانواده ی چادرنشین ایلیاتی از طایفه ی رحیمی که شعبه ای از ایلات قشقایی استان فارس است، پا به عرصه ی حیات نهاد.دوران کودکی را در ایل و تحصیلات ابتدایی را در مکتبخانه و دبستانهای دولتی عشایری گذراند.دوره ی متوسطه را تا کلاس نهم درشیراز به پایان رساند و پس از گذراندن دوره ی دانشسرای عشایری به عنوان معلمدر میان ایلات و روستاهای جنوب ایران به تدریس پرداخت.در هنگام تدریس و انجام وظیفه موفق شد که مدارک دیپلم ریاضی و سپس لیسانس ادبیات فارسی را کسب کند.بنابراین در طول 30 سال معلمی خود در مقاطع مختلف ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان تدریس نمود تا اینکه در سال 1379 باز نشسته شد.وی ازسال 1368 مصمم شد که لغت نامه ی ترکی قشقایی را تالیف و تدوین نماید هرچند که مقدمه ی کار را از سال 1364 آغاز کرده بود.
از تالیفات ایشان می توان به کتابهای زیر اشاره کرد:
1.آتالار سؤزو (ضرب المثلهای ترکی قشقایی)
2.آساناکلار (ترانه های ترکی قشقایی)
3.زبان ترکی قشقایی و شیوه ی نگارش آن
4.خود آموز زبان ترکی قشقایی و مبانی دستور آن
5.قاشقایی سؤزلوگو (فرهنگ لغات و اصطلاحات ترکی قشقایی)
با توجه به رسوایی بوقوع پیوسته در بازی تیراختور-استقلال، تجدید این بازی، ابطال کارت قرمز داده شده به بازیکن تیراختور، عذرخواهی رسمی از ملت آذربایجان، جبران خسارات مادی و معنوی تحمیل شده بر این ملت و استفاده از داوران خارجی اگر داوران ایرانی توانایی قضاوت در بازیهای تیراختور را ندارند حداقل کاریست که برای گذاشته شدن مرهمی هرچند اندک بر آلام هواداران دهها میلیونی این تیم مردمی می تواند انجام شود. هواداران تیراختور خواستار مشخص شدن نتیجه ی بازی در زمین مسابقه بوده و دخالت مافیای فوتبال در تعیین نتایج بازیها را به شدت محکوم می نمایند.
ترکی یک پنالتی بیمورد برای استقلال گرفت، او پنالتی تراکتورسازی را ندید |
![]() |
یکشنبه, 09 بهمن 1390 ساعت 18:51 |
کارشناس داوری فوتبال گفت: محسن ترکی یک پنالتی تراکتورسازی را ندید و یک پنالتی بیمورد برای استقلال گرفت. پرویز
سیار در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، در مورد نحوه قضاوت محسن
ترکی در بازی استقلال و تراکتورسازی اظهار داشت: محسن ترکی یک داور بسیار
شجاع و با شرافت و بینهایت مورد اعتماد جامعه داوری است. او از جمله
داوران تحصیلکرده است و تصمیماتی میگیرد که شاید از هر 10 داور ما یکی
جرات داشته باشد آن تصمیمها را بگیرد.
وی
ادامه داد: ترکی در نیمه اول برای استقلال پنالتی گرفت که به هیچ عنوان
پنالتی نبود. توپ به دست حاج صفی نخورد. من این صحنه را 10 بار دیدم اما
بر فرض هم اگر نظر ترکی درست باشد و توپ به دست بازیکن تراکتور خورده باشد،
این صحنه پنالتی نبوده زیرا حاج صفی در حال سقوط و افتادن بود و دستش را
برای حفظ تعادل خود باز کرده بود نه برای مهار توپ با دست. ترکی در این
صحنه مرتکب اشتباه شد.
این
کارشناس داوری در مورد نیمه دوم گفت: به عقیده بازیکن استقلال روی مهاجم
تراکتورسازی مرتکب خطا شد و این صحنه یک پنالتی صد در صد بود که باز هم
ترکی این پنالتی تراکتورسازی را ندید. ترکی داور بسیار خوبی است اما گاهی
اشتباهاتش بسیار بزرگتر از داوران معمولی ما است.
تابناک |
قلعه نویی: دوربینها را به رختکن ببرید و ببینید با بازیکنانم چه کردهاند؟! پیروزی استقلال مبارک آنهایی که نمی خواستند تراکتورسازی برنده باشد |
![]() |
یکشنبه, 09 بهمن 1390 ساعت 19:26 |
سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز با انتقاد از عملکرد داوری،سوتهای محسن ترکی را نه مردانگی دانست و نه عدالت.
امیرقلعهنویی
پس از شکست دو بر صفر تیمش برابر استقلال با حضور در نشست خبری از همه
طرفداران تیمش تشکر کرد و درباره مسابقه گفت: به نظر من روز قشنگی بود و
میتوانست قشنگ نیز او
ادامه داد: 95 دقیقه بازی کردیم و دروازهبانما زمین نخورد. زمانی که
دروازهبان یک تیم زمین نخورد یعنی اینکه همه چیز دراختیار ما بود. اما
متاسفانه همانند همیشه که با قلعهنویی سلیقهای عملمیکردند، در این جا
نیز قانون برای ما سلیقهای اجرا خواهد شد.
سرمربی
تیم فوتبال تراکتورسازی با بیان این مطلبکه با قلعهنویی به گونهای
متفاوت برخورد میشود، گفت:یک مربی در یک مسابقهتا وسط زمین میرود و کمیته
داوران هیچ تصمیمی درباره آن نمیگیرد اما من تنها بایک اعتراض کوچک
محروم میشوم. متاسفانه 10 یا 12 امتیاز ما را گرفتند و هیچ کس
حرفینمیزند. 8 سال پیش گفتم دستهای در فوتبال هستند که مشکل دارند و
حالا به آن نتیجهرسیدهاند و برنامه 90 دو هفته روی آن مانور میدهد. حالا
نیز نمیشود کاری کرد. بااین وضعیت هیچ کاری نمیتوانم بکنم.
قلعهنویی
درباره صحنه پنالتی تیم استقلال بیانکرد: پیش از آن صحنه بر روی حاج صفی
خطا شد که داور آن را نگرفت. اگر یک در هزار آنصحنه برای استقلال خطا بود
که نیست نباید بازیکن ما اخراج میشد. ما نیز کتاب قانونرا خواندهایم و
32 سال است که در فوتبال هستیم و میدانیم این اتفاقها باید چگونهدیده
شود.
او
با اشاره دوباره به تصمیمهای سلیقهای کمیتهداوران نسبت به قلعهنویی و
تراکتورسازی ادامه داد: آقای عسگری چندین بار اعتراضکرده که دو بار آن
درمورد تراکتورسازی است. متاسفانه درون زمین که نمیتوانند تراکتوررا شکست
دهند اما با ایجاد کردن چنین شرایطی این نتایج را رقم میزنند.
سرمربی
تراکتورسازی به خبرنگاران گفت: دوربینهای خودرا به رختکن تراکتور ببرید و
ببینید که با بازیکنان من چه کار کردند. در حکومتاعتقادی که چنین بلایی
سر ما بیاورند باید بگویم که نه عدالت است و نه مردانگی. بهنظر من خسرو
حیدری و بازیکن خارجی استقلال در این مسابقه باید اخراج میشدند و
دوپنالتی نیز برای تراکتورسازی گرفته میشد. اما همان طور که گفتم وضعیت
همین است ونمیشود کاری کرد. باید بگویم که اعتراض کردن هیچ فایدهای
ندارد. آنها با امیرقلعهنویی مشکل دارند، بیایند بگویند تا مردم
آذربایجان زجر نکشند.
خبرنگاری
از امیر قلعهنویی پرسید سرمربی استقلالاعتقاد داشت تراکتورسازی در این
مسابقه حمله نکرد، آیا با این نظر موافق هستید کهاو اینطور پاسخ داد: دقیقه
8 یا 9 مسابقه به وسیله ضربه کاشتهمیتوانستیم به گل برسیم. پس از آن نیز
حاج صفی میتوانست موقعیتی که داشت را به گلتبدیل کند. با توجه به اینکه
20 دقیقه 9 نفره بازی کردیم باز هم میتوانستیم به گلبرسیم. شما یک صحنه
بیاورید که محسن فروزان زمین خورده تا من از فوتبال کنار بروم.
قلعهنویی
در ادامه دوباره تاکید کرد که تمام اینشرایط به این دلیل است که با من
مشکل دارند و ادامه داد: متاسفانه این اتفاقها بهدلیل مشکلاتی که آنها با
من دارند و یک سری مسائل دیگر که نمیخواهند تراکتورسازیبرنده شود، به
وجود می آید و اگر هماکنون بازگو کنم کارم به جای دیگر میکشد. به نظر من
داورمسابقه در این مسابقه سوتهایی زد که در پاسخ به آنها تنها میگویم
نه مردانگی بودو نه عدالت. آقای حسنزاده نیز میتواند هر جوری که دوست
دارد درباره من تصمیمبگیرد چون تا امروز قانون برای من سلیقهای اجرا شده
است.
سرمربی
تراکتورسازی با اشاره به وضعیت بد بازیکنانش پساز مسابقه به خبرنگاران
گفت: پیش از نبرد با استقلال به بازیکنانم گفتم مراقببازیکنان حریف باشید.
آنها هفته دیگر باید برابر پرسپولیس به میدان بروند و نبایدآسیب ببینند.
حتی به چند بازیکن دو کارته آنها اشاره کردم و گفتم شرایطی ایجادنکنید که
آنها کارت دیگری بگیرند و از بازی داربی باز بمانند اما حالاشما
بیاییددر رختکن تراکتور و ببینید بازیکنان من در چه شرایطی قرار دارند.
اشکالی ندارد. مااین گونه بودیم و توکل ما به خدا و اهل بیت است.
قلعهنویی
در ادامه بیان کرد: عرف داوری این استکه یک داور پس از چهار یا پنج هفته
برای یک تیم سوت بزند. اما ببینید آقای ترکی درچند بازی برای ما سوت زده
است. دو هفته پیش برابر ذوب آهن برای ما سوت زد و حالا دراین مسابقه.
دوباره تاکید میکنم 8 سال پیش گفتم چه مشکلهایی در فوتبال وجود داردو
امروز برنامه 90 نشان داد که چه کارهایی در این ورزش انجام میشود.
سرمربی
تیم تراکتور با اشاره به شرایط تماشاگرانتیمش گفت: مردم آذربایجان امروز
گریه کردند. به همین دلیل در ابتدای صحبتهایم ازآنها تشکر کردم. امروز
نیز من در دلم گریه میکنم چرا که زمانی که حقت را بهطور عینی بخورند و
نتوانی کاری کنی، خیلی شرایط سختی است.
او
ادامه داد: آن حرکتی که خسرو حیدری انجام داد، باید کارت قرمز میگرفت
اما این صحبتها هیچ سودی ندارد. باید بازیامروز را فراموش کنیم و به
آینده فکر کنیم اما متاسفانه با این شرایط فوتبال نمی توانی به آینده فکر
کنی و کارت را انجام دهی. ما آمادهمیشویم برای مسابقه اما در طول بازی
این گونه سر ما را میبرند و باز ما باید گذشتکنیم. هر چه گفتیم برابر
بازیکنان استقلال جوانمردانه باشید در طرف مقابل با ساقبازیکنان من چه ها
که نکردند.
قلعهنویی
با بیان این مطلب که چهار ماه پیش گفتمتراکتورسازی کشش 4 تیم اول را
ندارد، تصریح کرد: بضاعت ما همین است. 4 ماه پیش گفتمتیم کشش ندارد اما
خوشبختانه با همین شرایط نیز عملکرد خوبی داریم. در این مسابقهنیز زمین
مناسب بود و حتی در زمانی که 9 نفره بودیم چند کرنر گرفتیم. اشکالی
ندارد،این پیروزی استقلال مبارک همه آنهایی باشد که دوست نداشتند
تراکتورسازی برندهباشد. در پایان نیز تنها میگویم این وضعیت نه عدالت است و
نه مردانگی. |
یکشنبه, 09 بهمن 1390 ساعت 19:30 |
به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز، دیدار تیم های تراکتورسازی و استقلال از ساعت 15:30 در ورزشگاه یادگار امام در حضور بیش از 60 هزار تماشاگر آغاز شد و با نتیجه 2 بر صفر به سود استقلال خاتمه یافت.
* سرمربی تیم ملی مورد استقبال شدید تماشاگران بازی تراکتور و استقلال قرار گرفت.
* کارلوس کی روش با حضور در ورزشگاه یادگار امام بازی بزرگ هفته بیست و سوم را نظاره کرد.
* در آغاز بازی امیر قلعه نویی به سمت پرویز مظلومی رفت و با او لحظاتی هم کلام شد.
* سید مهدی رحمتی در آغاز بازی توسط تماشاگران تراکتور تشویق شد.
* در شرایطی که در دقیقه 5 برخی تماشاگران منتسب به تیم تراکتور به سمت میثم حسینی سنگ پرتاب کردند، این اقدام با واکنش امیر قلعه نوعی روبرو شد.
* فریدون زندی پس از خطای فخرالدینی با او دست نداد و از کنارش با عصبانیت گذشت.
* گروهی کبوتر سرخ در ورزشگاه یادگار امام آزاد شدند.
* در حالیکه هواداران استقلال هم در ورزشگاه حضور دارند اما خبری از درگیری میان آنها و طرفداران تراکتور گزارش نشده است.
* در نیمه اول دو تیم حملاتی روی دروازه هم داشتند تا اینکه در دقیقه 42 جدی ترین حمله آبی پوشان داور با تشخیص اینکه توپ به دستان احسان حاج صفی برخورد کرده اعلام ضربه پنالتی به سود استقلال کرد. این ضربه را مجتبی جباری در دقیقه 43 تبدیل به گل کرد.
* تصمیم داور در اعلام ضربه پنالتی به نفع استقلال جو ورزشگاه را متشنج کرد. امیر قلعه نویی هم پس از این تصمیم با داور چهارم مشاجره کرد.
* هواداران تیم تراکتور به سمت محسن ترکی گلوله های برفی پرتاب کردند.
* استقلال برای شروع نیمه دوم با تاخیر وارد زمین شد و در همین حین بازیکنان تراکتورسازی بار دیگر داور را برای اعتراض به اعلام پنالتی دوره کرده بودند.
* هواداران تراکتورسازی هرگاه ترکی سوت می زد با شعار" پنالتی پنالتی" اعتراض می کردند.
* دقیقه 61 جباری قصد داشت کرنر بزند اما هواداران تبریزی به سمت وی برف پرتاب می کردند.
* از دقیقه 80 به بعد نیمی از هواداران تراکتورسازی ورزشگاه را ترک کردند.
* تراکتورسازی در نیمه دوم برای جبران نتیجه تلاش کرد اما این شاگردان مظلومی بودند که در دقیقه 5+90 بار دیگر توسط جباری از روی نقطه پنالتی گلزنی کردند.
* بعد از اینکه داور اعلام پنالتی دوم کرد تمامی هواداران تراکتورسازی برای او دست زدند.
* در دقایق پایانی بازی تراکتور مقابل استقلال هواداران تیم میزبان به سمت داور بازی گلوله های برفی پرتاب کردند که البته به دلیل بعد مسافت این ضربات به ترکی نمی رسید.
* پس از گل شدن پنالتی دوم هواداران تراکتورسازی اکثر صندلی های ورزشگاه را از جا کندند و به زمین پرتاب کردند. به طوری که بعد از پایان مسابقه بازیکنان به سختی به سمت رختکن رفتند.
* علیزاده مهاجم تراکتورسازی بعد از خوشحالی جباری که پنالتی دوم را گل کرده بود با او به دلیل طولانی شدن خوشحالی اش درگیر شد.
* فرزاد آشوبی که به عنوان یار تعویضی برای تراکتورسازی به میدان آمده بود با مصدومیت روبرو شد اما به دلیل اینکه تراکتورسازی سه تعویض خود را انجام داده بود مجبور شد به بازی ادامه دهد.
* داور مسابقه از بازیکنان تراکتورسازی به فرزاد حاتمی، سید محسن حسینی، محمد ابراهیمی و آشوبی و از بازیکنان استقلال به حیدری و ساموئل کارت زرد نشان داد.
*
هواداران تراکتورسازی پس از شکست 2 بر صفر برابر استقلال شعارهایی علیه
فدراسیون فوتبال سر دادند. آنها معتقد بودند فدراسیون نمی خواهد
تراکتورسازی موفق باشد. هواداران تراکتورسازی همچنین شعار می دادند" ترکی -
استقلال پیوندتان مبارک"
* بازیکنان تراکتورسازی:
* بازیکنان استقلال: جام نیوز |