5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

برنامه ای در مورد ایل ترک زبان قشقایی از شبکه فارس

در ماه قبل از شبکه فارس برنامه ای در مورد ایل ترک زبان قشقایی پخش شد که استاد ارسلان میرزایی شاعر نامی ایل قشقایی مجری این برنامه بود ضبطش کردم و واسه دانلود گذاشتم .دانلود کنید و نظر خودتون در مورد اجرا و مجری و خلاصه همه چیز برنامه نظر بدید..

http://up.vatandownload.com/images/vgcowl8bqhupzwde4md7.jpg

پاسخ کوبنده ی تیراختور به هواداران تهی از فرهنگ رشتی با 3 گل سرخ

دیدار پرهیجان تیراختور-داماش را سرخهای آذربایجان با پیروزی قاطعانه ی خود به اتمام رساندند تا فاصله ی تیراختور با صدر جدول به حداقل خود برسد.

مسابقه از ساعت 15:00 در میان شور و هیاهوی افزون بر 40 هزار نفر از هواداران که با حضور پرصلابت خود آمده بودند با تحمیل شکستی سنگین بر تیم شمالی هم پاسخی قاطع به رفتارهای تهی از فرهنگ هواداران تیم رشتی در بازی رفت داده و هم تیراختور را بیش از پیش به صدر جدول نزدیک نمایند آغاز شد.

در دقایق اولیه ی مسابقه دو تیم به ارزیابی همدیگر پرداخته و به رغم آنکه داماشی ها از همان ابتدا با انگیزه ی یک بازی پایاپای استارت مسابقه را زده بودند توپ و میدان بیشتر در اختیار تیراختور بود و چندین حمله نیز از طرف سربازان درون زمین تیراختور به روی دروازه ی داماش ترتیب داده شد اما با خوش شانسی این تیم و ایستادگی بازیکنانش راهی به دروازه ی آن پیدا ننمود تا آنکه برخلاف جریان بازی محمد غلامی در دقیقه ی 30 با توپ ارسالی از جناح چپ با ضربه ی سر دروازه ی تیراختور را گشود تا دوباره شعار «عئیبی یوخ» در ورزشگاه طنین انداز شود. پس از دریافت گل تیراختور جهت جبران مافات آهنگ تهاجمی خود را بیشتر نمود که در نتیجه در دقیقه ی 33 فرزاد حاتمی با سماجت خود با گرفتن توپ از مدافعان داماش با شوتی زیبا دروازه ی این تیم را فرو ریخته و استادیوم را منفجر نمود. پس از گل تساوی تیراختور حملاتش را جهت تحمیل برتری خود بر حریف شدت بخشید که 11 دقیقه پس از به ثمر رسیدن گل اول با خطای پنالتی اتفاق افتاده بروی محمد ابراهیمی رودریگو توزی در دقیقه ی 45 برای بار دوم داماشی ها را تسلیم نمود تا هواداران که پس از به ثمر رسیدن گل پیروزی سر از پا نمی شناختند با انرژی و هیجانی وصف ناپذیر به انتظار نیمه ی دوم بنشینند.

در نیمه ی دوم تیم گیلانی تحرک بیشتری به بازی خود داده و در دقایقی توپ و میدان را در اختیار گرفت و در یکی از صحنه های حساس مسابقه شوت از راه دور حسین ابراهیمی زوزه کشان به تیر دروازه ی تیراختور نیز برخورد نمود. با مشاهده ی قدری افت در بازی تیراختور امیر قلعه نوعی تلاش نمود با انجام برخی تغییرات تسلطش بر توپ و میدان را تداوم بخشیده و ضمن ممانعت از به ثمر رسیدن گل تساوی داماش بر گلهای زده ی خود نیز بیفزاید که در نتیجه ی همکاری مصطفی اکرامی و احسان جاج صفی، پاس ارسالی اکرامی توسط فلاویو لوپز به گل سوم تیراختور مبدل شد تا شادی هواداران بی پایان شده و تیراختور جهت به ثمر رساندن گل چهارم خود نیز امیدوار شود و موقعیتهایی نیز جهت نیل به آن به دست آورد اما تلاشهایش ثمری بیشتر از 3 گل در بر نداشت تا در نهایت این مصاف حساس با پیروزی 3 بر 1 تیراختور به اتمام رسیده تا سرخهای آذربایجان با روحیه ای مضاعف به استقبال داربی آذربایجان بین بلدیه اسپور و تیراختور در روز چهارشنبه پنجم بهمن رفته و پس از آن در روز یکشنبه نهم بهمن خود را مهیای رویارویی فوق االعاده حساس با استقلال که از آن می توان بعنوان فینال زودرس لیگ یازدهم نیز نام برد نمایند.

با توجه به شکست 2 بر 1 استقلال مقابل فجر سپاسی در شیراز، تیراختور با این پیروزی قاطعانه خود را به 1 امتیازی این تیم در صدر جدول رساند.

پورتال هواداران تراکتور ضمن تبریک این پیروزی ارزشمند و قدردانی از هوادارانی که با حضور پرشور و پرصلابت خود گرمای مسابقه را صدچندان نمودند برای تیم محبوب آذربایجان در بازیهای آینده آرزوی موفقیت می نماید.
http://tiraxturfans.com/1390-10-08-14-43-51/29/4272.html

***دکلمه دو قطعه شعر قشقایی ***

1-شعر زیبا و با مفهوم "مورواری"(murvari)از آقای مهندس محمود کاویانی است.کتاب "اگر مادر نمی مرد" کتابی داستانی مربوط به ایل قشقایی و به ضمیمه چند شعر زیبای ترکی قشقایی اثر ایشان است.شعر مشهور "گر قره قاج اولماسایدی"(اگر قره قاج نبود) هم در وصف خدمات استاد محمد بهمن بیگی یکی از سروده های آقای کاویانی است."مورواری"نام کوهی در محل تولد شاعر و مخاطب اوست که استعاره از اصالت و هویت او دارد.

*قطعه شعر "مورواری"تا حد زیادی هم مربوط به خودمان(دانش آموخته های قشقایی)می شود.

2-شعر طنز بسیار زیبایی به اسم "قاین آنا" که گوینده و سراینده اش متوجه نشدم چه کسی بوده ولی انصافا بسیار زیبا و به زبان طنز و تا حدی آموزنده سروده شده است.امیدوارم از ظرایف این شعر لذت ببرید.


"دانلود در ادامه مطلب"


برچسب‌ها: شعر قشقایی, شعر طنز قشقایی, قشقایی, ایل قشقایی
ادامه مطلب 

مصاف حساس تیراختور-داماش؛ خیزش سرخهای آذربایجان به سوی قهرمانی

مصاف حساس تیراختور-داماش؛ خیزش سرخهای آذربایجان به سوی قهرمانی 

 

چهارشنبه, 28 دی 1390 ساعت 12:38

Tiraxturfans.Com. مسابقه ی روز پنجشنبه، 29 دی تیراختور-داماش از جهات بسیاری حائز حساسیتهای فراوانیست از جهتی بدلیل کمتر شدن فاصله ی دو تیم استقلال و تیراختور در صدر جدول و افتادن آبی های تهران در یک روند نزولی و تساوی امتیازی تیراختور با تیمهای تعقیب کننده ی نفت تهران و صبای قم و از سوی دیگر به جهت آنکه تیراختور 3 مسابقه ی پشت سر هم را با تیمهای داماش، بلدیه اسپور و استقلال در استادیوم سهند آذربایجان تجربه خواهد نمود پیروزی سرخهای آذربایجان مقابل داماش می تواند سرآغازی انگیزه بخش جهت طی موفقیت آمیز مسیر صعب العبور قهرمانی لیگ یازدهم باشد.

تیراختور علیرغم آنکه فصل را خیلی خوب شروع نموده و پس از هفته ی ششم با پیروزی مقابل استقلال خود را به صدر جدول رسانده و به مدت دو هفته نیز به آن تکیه داد اما پیش آمدن برخی مشکلات و درگیر گشتن با برخی حواشی که بخش عمده ی آن نیز خودساخته بود سبب قرار گرفتنش در یک سراشیبی نزولی گشته تا جایی که پس از بازی با مس کرمان در هفته ی نهم تا مسابقه با ذوب آهن در هفته ی نوزدهم یعنی به مدت 9 هفته از دستیابی به پیروزی در بازیهای خانگی ناکام ماند که این تنزل تا حد عدم توانایی فایق آمدن بر تیم قعرنشینی چون مس سرچشمه نیز تداوم یافت که بازیهای نه چندان قابل قبول آن سبب جاخوش نمودنش به مدت 6 هفته در مکان چهارم جدول رده بندی گشت اما با آغاز نیم فصل دوم و به کنار نهاده شدن برخی اختلافات و انجام بعضی تغییرات، تیم دوباره طراوت و شادابی خود را بازیافته و در طی 3 مسابقه با یک تساوی و دو پیروزی خود را به مکان دوم جدول رده بندی رسانده و زنگ خطر را برای تیم صدرنشین و سایر رقبا به صدا درآورد.

داماش گیلان از جمله ی تیمهایی بوده که در این فصل نوسان زیادی را از خود به نمایش گذاشته است. این تیم از 11 مسابقه ی خانگی خود تا هفته ی بیستم 4 برد، 2 تساوی و 5 باخت کسب نموده و از 9 بازی بیرون از خانه ی خود نیز صاحب 3 برد، 3 تساوی و 3 شکست گشته و با 26 امتیاز در جایگاه هشتم جدول رده بندی قرار گرفته است در نقطه ی مقابل تیراختور 9 مسابقه ی داخل خانه ی خود را با 4 پیروزی، 3 تساوی و 2 باخت به پایان رسانده و 11 بازی خارج از خانه اش نیز به 6 پیروزی، 3 تساوی و 2 باخت منتهی گشته و با 36 امتیاز در مکان دوم جدول رده بندی جای گرفته است. مقایسه ی مسابقات خارج و داخل خانه ی دو تیم نشان از یک پیروزی بیشتر و یک شکست کمتر برای تیراختور دارد. 5 بازی آخر داماش منجر به 3 شکست، 1 پیروزی و 1 تساوی گشته و در طرف دیگر تیراختور 5 مسابقه ی اخیر خود را با 2 پیروزی و 3 تساوی سپری نموده است. اگرچه هر مسابقه حاوی شرایط خاص خود بوده و خیلی نمی توان با استنباط از مقایسه ی آمار دو تیم به تخمین نتیجه ی بازی دست یازید علی ایحال در این مسابقه انحراف معیار آمار دو تیم به سمت تیراختور متمایل بوده و اگر در این بازی نیز بسان برخی مسابقات پرحرف و حدیث پیشین ترفندهایی از آستین برخی عوامل دخیل در نتیجه ی مسابقه از قبیل داوران بیرون نیاید تیراختور اگر با اشتهایی که در 3 مسابقه ی اخیرش مقابل تیمهای صبا، ذوب آهن و شاهین از خود به نمایش گذاشت پای به میدان مسابقه بگذارد می تواند 3 امتیاز این مسابقه را به حساب خود واریز نماید.

در این مصاف حساس نیز بازهم تعیین کننده ترین نقش را هواداران بعهده گرفته و محاصره ی تیم شمالی در زنجیره ی انسانی عاشقان تیراختور می تواند با ذوب نمودنش در جهنم گریزناپذیر دره ی گرگهای سرخ آذربایجان آن را از پیش بازنده نماید. با توجه به حساسیت این بازی و دو مسابقه پیش رو با استقلال و بلدیه اسپور در استادیوم سهند آذربایجان از همین اکنون از شهرهای مختلف آذربایجان و سایر نقاط دور و نزدیک ایران خبر می رسد که هواداران در راه خلق حماسه های بزرگی بوده و جهت تحمیل شکست بر حریفان در 3 مسابقه حساس آینده مصمم می باشند. گرچه در بازی رفت دو تیم هواداران رشتی با به نمایش گذاشتن شخصیت لمپن و دست زدن به برخی اقدامات چاله میدانی فرهنگ لجن آلود خود را به نمایش گذاشتند اما معطوف و متمرکز گشتن هواداران بر تشویق بی امان و یکپارچه ی تیم محبوب خود و تحمیل شکستی سنگین بر تیم گیلانی هم کوبنده ترین پاسخ ممکن بر این باصطلاح انسانهای بی خبر از منش و اخلاق انسانی بوده و نیز سبب گرفته شدن فرصت از دست پلیداندیشانی خواهد شد که مدتهاست در کمین هواداران خیمه زده و در آستانه ی مسابقه ی فوق العاده حساس با استقلال که فینال زودرس لیگ یازدهم می باشد برای بدست آوردن کوچکترین فرصتی جهت تحمیل محرومیت ظالمانه ی دیگری برای کشاندن تیم محبوب آذربایجان از عرش به فرش لحظه شماری می نمایند.

میعادگاه همیشگی عاشقان: پنجشنبه، 29 دیماه، ساعت 15:00، استادیوم بزرگ سهند آذربایجان.

آرتان آرمان

بازگشت پیروزمندانه ی تیراختور به استادیوم سهند آذربایجان با ایستادن بر شانه های ذوب آهن 

 

سه شنبه, 20 دی 1390  ساعت 17:19  

Tiraxturfans.Com. تیراختور در یکی از روزهای خوب خود و در شرایطی که هوادران استقبال مناسبی از مسابقه بعمل آورده اند علیرغم خیل پرشمار محرومان و مصدومان خود و پس از هفته ها ناکامی در بازیهای خانگی با ارائه ی یک بازی برتر توانست برای دومین بار در طی فصل کنونی ذوب آهن اصفهان را از پیش رو بردارد.

در نیمه ی اول ثمره ی تلاش دو تیم که از همان ابتدا یک بازی پایاپای را به نمایش گذاشته بودند فقط یک گل به ثمر رسیده در دقیقه ی 25 توسط محمد قاضی برای ذوب آهن بود. مصدوم شدن قاسم حدادی فر بازیکن جدید الورود تیراختور و تعویض وی با مصطفی اکرامی و اخراج سینا عشوری بازیکن ذوب آهن در دقیقه ی 43 با کارت زرد دوم محسن ترکی از جمله ی اتفاقات مهم اولین نیمه ی این مسابقه بود.

تیراختور نیمه ی دوم را تهاجمی تر آغاز نمود و در حالیکه هواداران با شور و حال زاید الوصف خود تیم را جهت جبران گل خورده رو بجلو فرا می خواندند در دقیقه ی 58 پاس ارسالی محمد باراهیمی به سیامک سرلک دیگر بازیکن جدید تیراختور توسط وی تور دروازه ذوب آهن را فرو ریخت اما محمدرضا ابوالفضلی کمک داور مسابقه پرچم را به علامت آفساید بالا برد اما محسن ترکی نظر وی را نپذیرفته و پذیرش گل توسط وی اعتراض بازیکنان و نیمکت نشینان ذوب آهن را به همراه داشت اما داور روی تصمیم خود مصر بود و تساوی 1-1 در اسکوربورد ورزشگاه حک شد. در دقیقه ی 64 سیاوش اکبرپور که هفته های متوالی از گلزنی برای تیراختور ناکام بود با پاس ارسالی احسان حاج صفی در یک موقعیت تک به تک با شهاب گردان قرار گرفته و دومین گل این بازی و پنجمین گل فصل خود را وارد دروازه ی ذوب آهن نموده و ورزشگاه را منفجر نمود. پس از گل دوم تیراختور جهت افزودن بر گلهای خود تلاش نمود و در چندین نوبت با خوش شانسی ذوب آهن و ایستادگی دروازه بان این تیم خطر از بیخ گوشش رد شد که در نهایت این مسابقه ی پرهیجان با پیروزی شیرین 2-1 تیراختور به اتمام رسید.

در این مسابقه هواداران سنگ تمام گذاشته و با تشویقهای بی امان خود فرصت عرض اندام را از تیم اصفهانی سلب نمودند و از ابتدای مسابقه بارها و بارها با سردادن شعار همیشه جاوید «یاشاسین آذربایجان» و سایر شعارهای ناب خود برای سایر رقبا و همچنین بدخواهان تیراختور خط و نشان کشیدند. در یک صحنه با فرستاده شدن بالنی به رنگ سرخ تیراختور به هوا طنین یکپارچه ی شعار «یاشاسین آذربایجان» فضای استادیوم را به لرزه درآورد که رفته رفته با اوج گرفتن بیشتر آن فریاد هواداران نیز پرصلابت تر می گشت. تشویقهای هواداران پس از پایان بازی نیز با شدت تمام ادامه داشت و آنان با شور و شعفی وصف ناپذیر و به امید روزهای پیروزی بخش آینده راهی منازل خود شدند.

با این پیروزی تیراختور 33 امتیازی شده و موقتاً در مکان سوم جدول رده بندی قرار گرفت.

پورتال هواداران تیراختور این پیروزی دلچسب را به آحاد ملت قهرمان آذربایجان تبریک گفته و برای تیم محبوب آذربایجان آرزوی روزهایی پر از پیروزی می نماید.
 

تراختور-صبا اویونو-قوم

تراختور-صبا اویونو-قوم

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (13).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (10).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (7).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (4).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (2).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (12).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (9).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (3).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (1).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (11).jpg

http://www.tractor-club.com/imagedisplay.aspx?tar=100&id=/pics/ts18(2)/a (5).jpg

هایکیر سسینی وطن اوغلو؛ هایکیر هایدی دورما؛ اوغورلار بیزیمدیر...

چهارشنبه, 14 دی 1390 ساعت 19:38

Tiraxturfans.Com. تیراختور ایرانین اوستون لیگاسینا گلمه کله چوخلو بیرزادلاری دئییشدی. تئهرانین سئوگیلی قیرمیزی-ماوی تاکیملارین گؤزده ن سالاراق ایران مئدییالارینین باخیمین بوتونلوکله اؤزونه ساری چکدی. تیراختورچولار آزربایجانین قیرمیزی سیمگه سین ال لرینده دالغالاندیراراق ایرانین باشا-باشیندا اولان مئیدانلاری آیاقلارینین آلتینا آلدیلار. آنایورد دالغاسی ایرانی تیتره تدی. تیراختور میلیونلار سئودالی آرخاسیندا گؤره ره ک ایرانین ان چوخ سئویله ن تاکیمینا چئویریلدی. بو سئوگینین گؤبه یینده شوبهه سیز آزربایجانین قوتسال آدی پارلانماخدایدیر. وطن ایگیدلرینین بوغولموش دویغولاری بوتون مئیدانلاردا اؤزه للیکله «قیرمیزی قوردلار وادیسی» آدی اؤزونه آلمیش آزربایجانین «سهند» ایستادییوموندا اوجا سسله باغیریلدی. یوز مینده ن آرتیخ ایگید بوتون دویغولارییلا سس-سسه وئره ره ک «یاشاسین آزربایجان» گؤستریسی ایله ایستادییومو پاتلاتدیلار. «آزربایجان یوردوموز، تیراختور بوزقوردوموز» گؤستریسی کی تیراختورو آزربایجانین بیر سیمگه سی اولاراق گؤسترمک ایسته ییردی اوجا سسله سسلندی و ایل لر بویو یاساقلانمیش «تورک دیلینده مدرسه، اولمالیدیر هر کسه» گؤستریسی تیراختورچولارین ایلک گؤستریسینه چئویریلدی. تیراختورچولار اورمو گؤلونون قوروماق تهلیکه سین درینده ن دوشونه ره ک بوغازلاریندا قالمیش دویغونو «گلین گئداق آغلییاق، اورمو گؤلون دولدوراق» گؤستریسی ایله سو ائتدیلر. تیراختورچولاری نه قده ر گؤزو گؤتورمه یه ن چوخ اولسادا اؤزلرین ایرانین ان جوشغون یاردیمجیلاری اولاراق تانیتدیلار و ایکی ایل آردیجیل تیراختور یاریشمالاری ان چوخ یاردیمجی گؤره ن اویونلار سئچیلدی. تیراختورچولارین حیماسه سی ایران سینیرلارین آشیب و دونیا مئدییالاریندا اؤزونه یئر آچدی، قلم لر ایشه دوشدو و آناوطنین سارسیلماز و یورولماز اوغول و قیزلاری ال لرینده ن گله نی اؤز سئودیکلری تاکیما ایتحاف ائتمه یه چالیشدیلار. بو حیماسه ده ن نه قده ر یازارساق یئنه ده اونون بؤیوکلوغون و ایچینده اولان آنلامی اوجور کی گره ک گؤستره بیلمه یه جه ییک آنجاق بو حیماسه نین نه قده ر بؤیوکلوغونا باخمایاراق ایران اؤلکه سینین هر زامانکی عنعنه سی کیمی قارانلیق سئوه نلر و ایشیق دوشمانلاری بو حیماسه نی کیچیلتمه یه و ائتکیسیز ائتمه یه چالیشدیلار و ایندی اؤز خایال لاریندا تیراختورچولارین اوتون سؤنموش ببله ره ک اوزاقدان اونلارا باخیب گولمکده دیرلر! آمما تیراختورچولارین یاراتدیغی حیماسه لری درینده ن دوشوننلر بو سورو ایله اوزلشیرلر "بو حیماسه لر داها سونا چاتدیمی؟"

آزربایجان میللتینین تاریخ بویو مدنییت، باخیش و دوشونجه سی ایله یاخشی تانیش اولانلار بیلیرلر کی بو چالیشقان میللتین ایگیدلری هئچ زامان سس سیز قالماییب و هر زامان اؤنده گئده نلرده ن اولموشلار. آیدیندیر مین ایلده ن چوخ ایراندا سولطانلیق سوره ن تورک لرین نسیلینده ن اولان گئنج لر یئنه ده تاریخین هر زامانی کیمی اؤز گؤره ولرین یئرینه یئتیرمک ایسته ییرلر. تیراختورون سونوجلاری تیراختورچولارا اؤنملی اولسادا هئچ زامان سونوج اوچون سئودیک لری تاکیمی سئومه ییبلر و ایندی 11-جی لیگانین ایکینجی یاریسی باشلانماقدادیر و تیراختور بیر قده ر گوجون آرتیراراق یئنی مئیدانلارا آیاق قویماقدادیر و تیراختورچولار سئودیک لری تاکیمی شامپییونلوغا دوغرو آپارماق اوچون یئنه ده ایستادییوملاری دولدورماق دوشونجه سینده دیرلر. تیراختور بیر ائتئنیک تاکیم اولاراق بللیدیر شامپییونلوق تیراختورچولارا یالنیز بیر یولدور کی کیملیک چرچیوه سینده اولان ایستک لرین ایران ساهه سینده باغیرسینلار.

آینی گون (جوما گونو) چیلله آیینین 16-سی تیراختور آزربایجانین قوم شئهیرینده صبا تاکیمیندان قوناقچیلیق ائده جکدیر. کئچن ایکی ایلده قوم شئهیرینین تورک لری کی بو شئهیرین خالقینین چوخونلوغون اولوشدورورلار ایستادییومو تیراختور بایراغی ایله بزه ییب و ایندی بیر داها ایستادییومو دولدورماق و صبا تاکیمین اؤز ائوینده قوناق ائتمک ایسته ییرلر. سئویملی تیراختور اوچون اوغورلار آرزی ائدیریک...

یاشاسین تیراختور

یاشاسین آزربایجان

یاشاسین وارلیغیمیز

آرتان آرمان

اهـنـگ تلفیقی مهربان

آواز:علی پویانیا

آهنگسازان:ایمان و اشکان پویانیا

موسیقی مقامی(ترکی، فارس و جنوبی)

فرمت MP3

امروز یه اهنگ زیبا که تلفیقی از موسیقی ترکی و سنتی هست رو با صدای

اقای علی پویانیا اماده کردم

اقایان ایمان و اشکان پویانیا (دو فرزند ایشان) اهنگساز این قطعه هستند که به شیوه

"ارکستر" ساختند

علی پویانیا خواننده شیرازی و آواز سنتی که سال 1332 متولد شده و آواز را نزد

مرحوم استاد اسماعیل مهرتاش فراگرفت و قبلا هم عضو خانه موسیقی بود

ایشان از جمله چهره های فعال موسیقی شیراز هستند

علی پویانیا-فرد ریشی

 

 

 

 

 

 

 

دانلود 4shared

  http://search.4shared.com/postDownload/a8nnR_2R/Ali_PouyaniaMehrban-wwwShahram.html 

 

 

http://shahrambadri.titrblog.com/post493.php

چرا به آنها اعتماد نداریم؟

آنها هرگز با ما نبوده اند، همیشه بر علیه ما بوده اند ،دیگر ازشان خسته شده ایم.از آن خنده های همیشگی شان، از آن قیافه همیشه حق به جانبشان، از خود برتر بینیشان، از این همه تحقیرهایشان، از کوچک شمردنشان، از آن نگاه بالا به پایینشان، از تخریب شخصیتی شان.

ما و آنها با هم در این خاک زاده شدیم. آنها وارث تاریخ 2700 ساله شدند و فرهنگ اصیل ایرانی اما ما مجبور به نسیان تاریخ 7000 ساله خود شدیم و خرده فرهنگ.فرزندانشان در مدرسه به زبان مادریشان شعر خواندند و جایزه گرفتند و ما به دلیل صحبت به زبان مادریمان  تحقیر و مورد تمسخرشان . یک بچه ی فارسی زبان  تنها به این دلیل که اجازه داشت  زبان مادریش را حرف بزند با سواد بود و من با اینکه در هفت سالگی دومین زبان را آموخته بودم بی سواد و کودن. در جشن های ملی فرزندان آنها به دلیل جکهای زیبای ترکی شان تشویق می شدند و من شرمنده.!کتابهایمان پر بود از عکس نیاکان شان و من بی هیچ نژاد و تاریخی! برای گسترش زبان مادری شان  ؛کتاب، مدرسه، رادیو، تلویزیون، مجله، نشریه و  روزنامه و ردیف بودجه می دادند و من به دلیل زبان مادریم تحقیر، تهدید و تنبیه. همه جا نشانهایی از فرهنگ اصیل آنهاست و من با تمدن 7000 ساله ام از زمان اقوام سومر تا کنون در سرزمین اجدادم بی نشان و مدرک بودم. برای آنها آثار تاریخی می ساختند!. در صد سال گذشته هم که در تمامی انقلابها با برادران هم زبانم شرکت داشتم. یادشان  نیست؟! مشروطه و قشقایی و در راس آن صولت الدوله قشقایی ،نهضت جنوب و قشقایی و جنگ با انگلیسیها ، مصدق تؤرک و برادران قشقایی و ماجرای ملی شدن نفت، جنگ تحمیلی و سرداران شهید تؤرک و شهدای قشقایی و(فقط به عنوان سمبل: 90 شهید دبیرستان عشایری که بیش از 70نفرشان قشقایی بودند)، قشقایی و حفاظت از مرزهای کشور از صفویه تا همین چند سال پیش که حتی به نام بی نشانی مثل عشایر هم ثبت نشدند!آری همان عشایری که در شرایط جنگ و اوج نیاز به نیروهای از خود گذشته ،به ذخایر انقلاب  معروف بود!

سپس جنگ را به یاد می آورم دوباره برادر بودیم. هموطن غیورشان شدیم و با آنها برای حفظ ناموس و وطن، به جبهه رفتیم، شهید شدیم، اسیر شدیم، سختی کشیدیم و خم به ابرو نیاوردیم، در جنگ با انگلیس با هزاران تن از جوانان رعنایمان خون دادند و نگذاشتیم یک وجب از این خاک به دست بیگانه بیافتد. از جنگ برگشتیم، دوران سازندگی بود به شهرها ی مورد نظرشان همه امکانات رساندند و به ما به عنوان یک بیگانه و بادیه نشین چیزی جز خفت و خواری نداند. برای رفاه حال آنها از بودجه من کسر شد، برادر دیروز، بیگانه امروز شد.عشایر به عنوان کم هزینه ترین قشر جامعه ،هزینه های بهداشتی درمانی ،اجتماعی،شهری،فرهنگی و...از دولت دریافت نمی کنند.چون نه پزشک دارند و نه مدرسه (ساختمانی نیازمند به آب و برق و گاز) ،نه شهردار دارند و نه انجمن شهر و نه آسفالتی در خیابانهایشان  ونه برقی در کوچه هایشان  نه آبی در لوله هایشان و نه سوبسید بنزین برای ماشین نداشته شان و بسیار نه دیگر...بودجه های ناچیز و سالیانه  تنها بودجه ای به اندازه ساخت 10 تا 15 واحد مسکونی تعلق می گیرد.(برای مثال کل بودجه اختصاصی برای  کل عشایر که قشقایی هم جزئی از آن بود  در سال 1385 معادل323069میلیون ریال که در مقایسه با جمعیت یک میلیون و دویست و سی و پنج هزار نفری عشایر در همان سر شماری  سال 85 سرانه هر نفر از عشایر ایران معادل 258000ریال!!!است در همان سال طرف دیگر قضیه را برای جمعیت شهر (و روستا نشین) ببینید که بودجه ملی ایران در همان سال برابر 601837985 میلیون ریال است !یعنی سرانه هر فرد غیر عشایر 9 میلیون ریال !!!و  35 برابر سرانه مردم عشایر!!!.) و این مثال را به عنوان نمونه بگیرید که در سالهای قبل از این، که 10 میلیون از جمعیت کشور عشایر بوده و نیمی از این جمعیت هم قشقایی بوده چه تبعیضی در کار بوده .(چون که هیچ آمار رسمی ای مربوط به قشقایی در دست نیست اجبارا از آمار و ارقام عشایر باید استفاده کرد.) تفاوت بودجه ها به ده ها برابر رسیده و این باعث تفاوت انسان ها گردیده و شاید هم بر عکس! به آنهایی که کارمند بودند و یا ضامن کارمند داشتند وام های کلان دادند کارخانه و خانه و شرکت تاسیس کردند و برادر دیروزشان، کارگر امروزشان شد و برادر دیروزمان ارباب امروزمان.. قشقایی درمانده ی یک شهر و یا حتی یک خیابان به اسم خودش شد ولی کارخانه  ها و خانه های فرهنگی آنها رو به عرش برآوردند.آری!تفاوت در نگرش اقوام از سوی حکومت،تفاوت های بعدی را بوجود می آورد و کم کم هم موجب خودبرتر بینی نژادی می شود و واقعا هم باور می کنند که از یک نژاذ فرا زمینی اند!و دیگران کم تر از آنان!

موقع خشکسالی برای رفاه حال خودشان محصولات کشاورزی را بیمه کردند تا کشاورزان تشویق شوند ولی به شغل پدران ما اهمیتی نگذاشته و باز هم برای رفاه حال خودشان دست به انواع واردات زدند و ما را هیچ دانستند.مراتعی که پدران من از آن برای چرای دامهایشان استفاده می کردند در اختیار روستاییان و کشاورزان قرار داده شد و به تملک آنان در آمد.چرا؟چون که آنها هرکدام لابی ای در شهر ها و مراکز منابع طبیعی داشتند ولی پدران ما نه آشنایی و نه سوادی برای دفاع از حق خودشان داشتند. از آن منابع آبی غارت شده هم همانند مراتع که غارت شدند و به تصرف شهری ها در آمد.آخه از چی بگم دیگه؟

لباس مادران من یکی از اصیل ترین و کامل ترین لباسها برای یک زن مسلمان است در حالی که امروز همین لباسها در اماکن شهریشان مورد تحقیر است و لباسهای دیکته شده ی غربی مورد تحسین و استقبال!و هم چنین است اوضاع  لباس و کلاه پدران من.اصلا کدامیک از آداب و رسوم من تحقیر نشده؟همه داشته ها و نداشته هایمان را با آن خود بزرگ بینی شان  تبدیل به آداب و رسوم کهنه و خارج از رده  نموده اند!آری آنها نمی دانستند که فرهنگ و رسوم هر قومی مخصوص خود آن قوم است و با روحیه خودشان سازگار است و نه برای دیگران! در هر حال من تورکم و به همین چند صد سال پیش که برگردیم به پیشنهاد حاکمان صفویه،اجداد من  برای دفاع و نگهبانی از مرزهای جنوب از زادگاه خود جدا و  به دهان گرگ  فرو رفتم .آری این چنین است برادر.

قشقایی ای که تا همین 20 سال پیش 80 در صدشان عشایر بود و کم خرج ترین و خودکفاترین قشر جامعه بود ولی در عین حال با سرمایه ای بسیار غنی برای کشور (هم از لحاظ تولیدات دامی و هم از لحاظ منابع انسانی) بیگانه شد و به عنوان عاملین تخریب محیط زیست می بایست از کار خودشان کناره بگیرند و بدون هیچ شغلی به شهرها پناه بگیرند.تخریب محیط زیست؟چه کلمه آشنایی!مثل اینکه دیگر راهسازی،شهرسازی،ماشین سازی،فاضلاب شهری،هوای آلوده شهر،کارخانجات صنعتی و ...محیط زیست را تخریب نمی کند و فقط همین افراد عشایر هستند که محیط زیست را تخریب می کنند و آن هم چه تخریبی؟چرای دام!!

بسیاری از برادران من مهندس ها و پزشک هایی برای جامعه  شده اند که از آنها به عنوان ابزاری برای پیش برد اهداف خودشان استفاده می شود. تحصیل کردگان ما چون که هیچ مکانی برای خدمت به هم نوع خودشان نداشتند روانه کارخانجات و بیمارستانهای آنها شدند و به خدمت آنان در آمدند ولی بیماران هم زبانشان در بیابانها جان دادند.در حالی که اگر ما امروز یک شهری به اسم خودمان داشتیم و بدون کمترین هزینه ای و فقط با تولیدات دامی و کشاورزی (بصورت مکانیزه و صنعتی )و حتی بدون نفت و گازی خودکفای محض بودم و می توانستیم دست بی بضاعت ها را هم بگیریم و از فلاکت نجاتشان دهیم تا این همه در حاشیه شهر ها مورد تمسخر قرار نگیرند و به اسم قشقایی تمام نشود.

سپس زمان سیاست خارجی شد. برای آزادی برادر مسلمان فلسطینی شان که هرگز ندیده بودم و هزاران کیلومتر با من فاصله داشت، به خیابانها رفتم و بر دهان آمریکا زدم؛در موقع راهپیمایی از شبکه فارس کلاه داران و شال بر کمران قشقایی را دلاورمردان عشایر خطاب کردند و از آنها به عنوان دلیران وطنی یاد کردند اما چه سودی حاصل شد؟! آری هم بر دهان آمریکا زدیم و هم بر دهان اسرائیل و هم از حق غزه و لبنان دفاع کردیم اما هرگز نفهمیدم که چرا پولهای این مملکت باید در آنجا هزینه شود ولی  قشقایی ما در کوه و کمرها درمانده کم ترین امکانات بهداشتی و رفاهی باشد!

از برنامه های دموکراسی و مردم سالاری دینی شان ممنونیم، اما هنوز طعم برنامه های آزادیبخش قبلی شان تمام وجودم را به لرزه در می آورد. و از BBC فارسی و VOA که برای فارسهای افغانستان برنامه ویژه دارد و برای بیش از سی و پنج میلیون تؤرک زبان این مملکت هیچ حرفی ندارد، تشکر می کنم. آری از روزی دست کم هشت ساعت برنامه زنده و دست کم 8 ساعت برنامه های دیگر (ضربدر 365 روز سال و ضربدر چند سال حضور این دوستان و مدافعان حقوق بشر و ضربدر 6 شبکه ملی) چند ساعت به من و درد دل من اختصاص یافته است؟!اصلا آیا تا الان در چاپ چندین نشریه ای که داشتیم یک ریال حمایت کرده اند؟آری، ببخشید منظور شان از جدایی طلب، تجزیه طلب و عوامل بیگانه در آن برنامه ها ما بودیم. و لابد منظورشان از پان ترکیسم در سالهای اخیر هم ما هستیم!! 

http://qarabulaq.mihanblog.com/post/6

دستیار ویژه رئیس جمهور و رئیس دپارتمان روابط خارجی جمهوری تاتارستان :  

 

تبریز شهر بسیار زیبایی است و تحولات این شهر در چند سال گذشته حیرت‌آور است. 


مفلیخانوف افزود: با سفر به تبریز احساس کردیم که با نزدیک ترین قوم و خویشان خود همنشین بودیم :hh
tabrizemodern.blogfa.com/
تاتارها یکی از بزرگترین قومهای ترک زبان می باشند.
تاتارستان در ۳۰ آگوست ۱۹۹۰ به عنوان یک دولت دارای حق حاکمیت، اعلام استقلال نمود. در طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ تاتارستان یک دولت مستقل دوفاکتو (De facto) بود و در سال ۱۹۹۲ در یک همه پرسی، ۶۲% مردم این منطقه به استقلال از روسیه رای دادند. سرانجام تحت فشار کرملین، هیات حاکمه وقت تاتارستان مجبور شدند از تعقیب موضوع استقلال خودداری ورزند و در نهایت به یک نوع خودمختاری در حد عالی از مسکو بسنده نمودند. در ۱۵ فوریه ۱۹۹۴، قرارداد تفکیک اختیارات با دولت مرکزی روسیه و نیز توافقنامه دیگری در خصوص حدود اختیارات در حوزه روابط اقتصادی خارجی به امضاء رسید که به عنوان مبانی تقسیم وظایف و حیطه اختیارات دولت مرکزی روسیه و این جمهوری به حساب می آید. بر همین اساس این جمهوری امکان برقراری ارتباط مستقیم با کشورهای متعددی را یافته است. کشورهای غربی از جمله آمریکا، آلمان، ایتالیا و ترکیه و ایران همکاری نزدیک اقتصادی با تاتارستان دارند و این جمهوری نیز ۱۴ نمایندگی در خارج از روسیه دارد

ادامه مطلب ...