5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

بزرگداشت استاد طهمورث کشکولی در دانشگاه سیستان و بلوچستان


دیروز سه شنبه 31/01/89 دانشجویان قشقای دانشگاه سیستان و بلوچستان جلسه بزرگداشتی جهت حفظ یادو خاطره خواننده خوش صدای ایل قشقای و بختیاری با همکاری کانون موسیقی دانشگاه برگذار کردند. در برنامه با نمایش چند کلیپ از اجراهای زنده یاد کشکولی سپس اجرای یک مقاله در زمینه موسیقی قشقای توسط آقای سروش کیانی دانشجوی بختیاری ارائه گردید ودر پایان اجرای زنده موسیقی(سه تار قشقای) توسط سجاد صفی خانی و دکلمه شعر ترکی خانم قره پور پایان بخش این برنامه بود. در این جلسه بیشتر از ۱۵۰ نفر شرکت داشتن که می شد گفت از اکثر قومیت ها حضور داستن.
جناب سرهنگ علمدارلو هم از مهمانهای این برنامه بودن که از بیرون دانشگاه تشریف آورده بودند.
تعدادی بروشر هم که از عکس و بیوگرافی مرحوم طراحی شده بود بین حضار پخش شد.
http://ghesh.blogfa.com/

قایناق

http://www.qashqaiturk.blogsky.com/

نظرات 1 + ارسال نظر
ش 1389/02/02 ساعت 11:33 ق.ظ

راستی آذربایجانیان چه می خواهند؟

هر آذربایجانی به فراخور ذهنیت ها نیازهای فطری و اجتماعی خود ممکن است جواب بخصوصی در مقابل این سوال داشته باشد. از نیازها و درخواستهای شخصی و سطحی گرفته تا آرمانهای واقعی و یا دست نیافتنی.
عده ای هم این خواسته های آذربایجانی را در یک کلمه خلاصه کرده اند. سعادت آذربایجان.
آذربایجانی خود را نه دشمن فارس می داند نه دشمن ارمنی و کورد و یا هر ملت دیگری. آذربایجانی اگر امروز از تبعیض و ظلم و تجاوز اعلام انزجار می کند به خاطر این نیست که این کلمات ملعبه دست سیاستمداران و سیاستبازان این مردم باشد.
اصولا در آذربایجان با تعاریف موجود امکان حرکت های سیاسی بوجود نیامده است و حاکمیت اجازه ای برای انجام حرکتهای سیاسی آذربایجان محور نداده است.
نبود احزابی که خواسته های ملی آذربایجانی ها را دنبال کند و آن هم در چهارچوب قوانین موجوده کشوری به فعالیت بپردازد اصلی ترین مانع توسعه اجتماعی اقتصادی سیاسی و فرهنگی آذربایجانی است.
در کنار عدم وجود سازمانهای سیاسی مدافع حقوق قانونی آذربایجانی ها در داخل کشور جمهوری اسلامی ایران در برخی برهه ها و زمانها، ظهور فردیت های سیاسی که توانسته باشند حمایت قشر عظیمی از آذربایجانی ها را پشت سر خود داشته باشند مایه ی تامل است. نمونه های این چنین افراد را میانه های دهه هفتاد و هشتاد می توان مشاهد کرد.
جو سنگینی که بر شهرهای آذربایجانی حاکم است در دراز مدت موجب ایجاد حرکت های اجتماعی گردیده است که سعی دارند با حداقل هزینه چند مطلب را به گوش حاکمیت و سایر آذربایجانی های برسانند. این حرکتهای اجتماعی که نوعا و ذاتا بدون رهبری و یا بدون رهبری متمرکز بوجود می آیند می خواهند اولا به حاکمیت بگویند و بقبولانند که ما وجود داریم و دوما دارای خواسه هایی هستیم.
وجود رسانه های مختلف نوین باعث گردیده است که مخالفان حرکت های اجتماعی موجود در آذربایجان نتوانند با سیاست سکوت و انکار و نادیده گرفتن این حرکتها، آذربایجانی ها را منکوب سازند.
متاسفانه دیدگاه رسمی در مورد بزرگترین گروه جمعیتی و ملی موجود در ایران بگونه ای است که قلب واقعیتها و تاریخ و هویت این گروه به صورت رسمی و سنتی در همه سطوح آموزشی اجرایی و سیاستگذاری اجرا می شود.
حربه و سلاح و انگ تجزیه طلبی بزرگترین سلاحی است که مخالفان فکری و یا عملی آذربایجان با آن توانسته اند معترضان، سیاستمداران و فعالان مدنی اجتماعی آذربایجان را به سکوت وادار کنند.
نوکر باکو و آنکار ، تجزیه طلب ، پانترکیست، اجنبی پرست و واژه هایی از این دست ابزار دست کسانی است که دوست ندارند هویتی جز از هویت عاریتی و غلط تعریف شده آنها در ایران عرض اندام کند.
خواسته تدریس به و با زبان آذربایجانی تعبیر به تجزیه طلبی می شود. در خواست احیای اصول معطل مانده قانون اساسی به شورش و عصیان معنی می شود. و این چنین است که توده آذربایجانی احساس می کند تمامی راهها به سوی احقاق حق وی بسته است.
مشکل اینجاست که در آذربایجان با شما در مورد محتوای سخنتان و محتوای اندیشه تان کاری ندارد. آنها با قالب اندیشه شما کار دارند.
آنها نه به فکر مقابله با محتوای اندیشه ما آمده اند بلکه به جنگ قالب اندیشه ما آمده اند. آنها به دنبال تغییر زبان و هویت ما هستند. محتوا هر چه باشد نباید با زبان و اندیشه ترکی بیان گردد! در حقیقت آرزو و هدف ما نیز حفظ این قالب اندیشه است . ما می خواهیم زبانمان را محافظت کنیم.
خوب ولی ما چه می خواهیم. آیا به جز زبان و احترام و برابری و اعتدال در تخصیص بودجه رسیدگی به معیشت مردم، جلوگیری از نابودی محیط زیست آذربایجان، ریشه کنی فقر، آزادی های اجتماعی سیاسی و.. چیز غیر متعارفی می خواهیم؟ یقینا نه!
درسطور اول نیز ذکر گردید که به دنبال سعادت آذربایجان هستیم.
بر خلاف عده زیادی که ادعا دارند قوانین موجود ضد دموکراسی هستند من اعتقاد دارم ظرفیتهای موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی به حدی زیاد است که می توانیم با آنها به اکثریت خواسته های به حق و انسانی خود برسیم. از سوی دیگر مکانیزم اداره کشور این امکان را می تواند در بر داشته باشد که در دراز مدت اندیشه آذربایجان محور به عنوان اندیشه غالب روشنفکران و توده های اجتماعی آذربایجان سررشته اداره امور آذربایجان را بدست گیرد.
من هیچ وقت از یک غیر ترک انتظار ندارم که بتواند حساسیتها و خواسته های من را درک کند. این درحالی است که سیاستگذاران و برنامه ریزان اجتماعی و فرهنگی ایران و بالطبع آذربایجان یا فارس هستند و یا با اندیشه فارس محور به سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی می پردازند.

http://aztahlil.blogfa.com/post-53.aspx

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد