وقتی مردان آزربایجان غایبند ...
زنان آزربایجان با تمام محدودیت های اجتماعی و رسمی موجود در ایران و با وجود محرومیت های سلیقه ای و فکری برخی از صاحب منسبان در قدرت ، این جرعت و جسارت را به خرج داده ، با حضور بر روی تپه های اطراف استادیوم سهند ، اختصاص 24 درصد کارت های هواداری تیم تیراختور آزربایجان به خود و ... شجاعت شان را نشان داده اند. ( ادامه مطلب )
زنان آزربایجان با تمام محدودیت های اجتماعی و رسمی موجود در ایران و با وجود محرومیت های سلیقه ای و فکری برخی از صاحب منسبان در قدرت ، این جرعت و جسارت را به خرج داده ، با حضور بر روی تپه های اطراف استادیوم سهند ، اختصاص 24 درصد کارت های هواداری تیم تیراختور آزربایجان به خود و ... شجاعت شان را نشان داده اند.
در کنار این شجاعت ، مردان آزربایجان که به صورت علنی شاهد خورده شدن حق تیم فوتبال گسترش فولاد ، محرومیت 3 جلسه ای تیم تیراختور از حضور تماشاگرانش در بازی خانگی؛ آن هم به خاطر شکستن چند صندلی پلاستیکی و ... بودند دم برنیاورده و درمقابل این ظلم های آشکار سکوت کردند.
این در حالی است که در یک بازی دیگر؛ یک کشته ، استفاده از گاز اشک آور ، زیر پا گذاشته شدن اخلاق و کرامت انسانی ... وجود داشت ، برای ملوان انزلی فقط یک جلسه محرومیت از تماشاگران خانگی به ارمغان آورده است که در شرایط بدتر از آن مستحق تقدیر و تشویق خواهند بود...
باید فکر کرد که اگر امور به دست دختران و زنان آذربایجان می بود باز شاهد چنین تحقیر شدن و قبول ظلم بودیم؟
اخبار وبلاگ با ذکر نام تراختور بایرقی بنویسید. در صفحه فیس بوک
عضو شوید
امیر قلعه نویی سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز که صبح امروز از ترکیه به ایران بازگشت به خبرنگار ورزشی برنا گفت: اردوی خوبی را پشت سر گذاشتیم، فقط به دلیل فشردگی کارمان، مقداری به بچه ها فشار آمد که البته ظرف روزهای آینده همه آنها به مرز آمادگی خواهند رسید.
وی
افزود: در این اردو چند بازی خوب انجام دادیم که آخرین آن ها مقابل تیم
ملی یمن بود؛ البته چند تیم مطرح ترکیه نیز درخواست بازی با تراکتورسازی
را داشتند، اما ما صلاح دیدیم که به بچه ها فشار بیش از حدی وارد نشود.
قلعه
نویی ضمن ابراز رضایت از شرایط تیمش گفت: تنها نگرانی ما به مصدومان تیم
برمیگردد، در غیر اینصورت از هر لحاظ طبق برنامه ریزی هایمان جلو رفته
ایم.
وی درباره دلایل
دیپورت یکی از بازیکنان تازه وارد برزیلی گفت: ما این بازیکن را تست
کردیم، اما شرایط فنی او مورد قبول قرار نگرفت و از تیم جدا شد.
سرمربی
تراکتورسازی درباره اشپیتیم آرفی گفت: متاسفانه این بازیکن به دلیل
مصدومیت فقط 10 دقیقه بازی کرد، اما مشکل او جدی نیست و به زودی به
تمرینات برمی گردد ضمن اینکه سیاوش اکبرپور نیز از اول ماه آینده به
تمرینات اضافه می شود.
قلعه نویی در ادامه از احتمال جذب یک بازیکن آرژانتینی بهعنوان آخرین خرید تراکتورسازی خبر داد.
وی
در انتها ضمن تسلیت به خانواده روح الله داداشی گفت: آن مرحوم را چند بار
در مراسم مختلف از نزدیک دیده بودم؛ بچه خوبی بود، وقتی خبر کشته شدن او
را شنیدم، حسابی اعصابم به هم ریخت.
بازیکنان امروز صبح بعد از وزنه به استراحت پرداخته و تمرین عصر امروز نیز تعطیل بود .
حسن آذرنیا سرپرست تیم دست به جیب شده و به هریک از بازیکنان 500 دلار پول تو جیبی می دهد و کاروان تراکتور راهی مرکز خرید دیاپورت می شوند و بعد از ساعتی گشت و گذار و خرید به هتل بازگشته و ساعت 9:30 به وقت استانبول بعد از صرف شام راهی اتاق های خود شدند . فردا صبح ساعت 7 صبح بازیکنان وزنه خواهند زد و ساعت 18:30 در کمپ تمرین خواهند کرد.
به احتمال زیاد، قرارداد مهاجم برزیلی تیم تراکتورسازی فسخ خواهد شد. سانتانا در اردوی ترکیه حضور دارد و هنوز دلیل فسخ قرارداد وی مشخص نیست.
* حسن آذرنیا وضعیت تیم را مطلوب ارزیابی کرد و از انجام دیدار تدارکاتی تیم در ترکیه طی روزهای آینده خبر داد.
* مصدومیت امیر قلعه نویی در اردوی ترکیه، تکذیب شد.
http://tiraxturazarbaijan.persianblog.ir/post/2410/
آنچه که از لیگ دهم باید آموخت: تنهایی آذربایجان است و بس
دنیای رقابت، در تمام عرصه های آن چه در سیاست، چه در اقتصاد و چه در اموری چون ورزش از تمام ابزارها و امکاناتش استفاده می کند تا به اهداف خود برسد. این اهداف هر چه که باشد ، هدفی جز رسیدن آدم ها به جاه طلبی ها و برتر نشان دادن خود نیست. این خود برتر بینی و نشان دادن آن برای خیلی ها نه تنها می شود آرمان که گاهی اخلاق ، عدالت بینی و انسانیت را نیز می بلعد. این بلعیدگی ، افراد را به آدم هایی سنگ دل و وحشی خوی که برای فتح و ارضای خودخواهی و نیاتشان به جانیان احساس و عواطف دیگر انسان ها تبدیل می کند و ایشان را نیز به مرور و به دلیل لذت از این اعمال به وسایلی برای اجرای برنامه و سیاست های کاری عده ای دیگر مبدل می سازد. این دستاویز شدن به جهت کور شدگی تعصب مابانه و خودخواهی گونه ، افراد را از دیدن حقیقت و واقعیت عاجز کرده و در نتیجه به ابزاری برای اجرای دیکته های القا شده نیز می کند.
محرومیت تیم تیراختور آذربایجان از تماشاگران خود از 3 بازی لیگی که هنوز شروع نشده و ابلاغ تهدید گونه
و منشوری به کسی که مربی سال های سخت تیراختور بود و بازیکنی که به عشق
آذربایجان بازی می کرد از ماندن در آن تیم و اجازه ندادن و سخت گیری به
استفاده از بازیکنان کشورهای همسایه نظیر ترکیه و جمهوری آذربایجان به
خاطر ذهن های مسموم و دشمن تراشانه تصمیم گیرندگان و مشاوران دخیل در این
امر ، آذربایجان را در عرصه رقابت های سرزمینی در ایران به تنها بودن و
ماندن سوق داده است. در کنار این تنهایی ، بن بست فکری و خوش خدمتی بسیاری
از نخبه گان و مسئولان دخیل در امر تصمیم گیری در سطوح مختلف آذربایجان ،
مناطق آن را از حیث رشد در زمینه بومی و فرهنگی خویش به چالش کشانده است.
چالشی که دیگر آن را از روند زیر پوستی به عیان کشانده و در روز روشن به
شمشیر بستن از رو می ماند. حال این سوال مطرح است:
به نظر شماها آذربایجان برادر تنی ایران است یا ناتنی؟
یک فلش بک به گذشته ثابت می کند که آذربایجان برادر روزهای سخت و طاقت فرسای این سرزمین بوده ، برادری که خود را فدای رفاه و آزادی ها کرده تا مردم این سرزمین بتوانند در آرامش و آسایش و با حقوق مدنی برابر به زندگی بپردازند تا همه با هم به یک پیشرفت و مدرنیته در سطح یکسان برسند. هزینه هایی که اگر تنها به خود می پرداخت بی گمان به سطحی بالاتر از آنچه که اکنون در آن می باشد می رسید. اما چه شده است که این روزها علنا چون ناتنانی با آذربایجان برخورد می شود که گویی وصله ای ناجور بر قامت ایران است؟
در کنار آنچه که اشاره شد بی وفایی نمادها و سمبل ها نیز دردی است دو چندان!
برخی نخبه گان آذربایجان با دست و دلبازی های هر چند تبلیغاتی و عوام پسندانه برای تاثیر بر افکار عمومی کارهایی می کنند که هر فرد آشنا به الفبای محرومیت از امکانات را انگشت به دهان می گذارد. بخشش تبلیغاتی حق مربیگری برای آنهایی که عشق و علاقه را در خیابان های پایتخت نثار سمبل های آذربایجان می کنند ، ایشان را لایق این لطف می کند اما هزاران عاشق و هوادار را در این سو شایسته این توجه نمی کند. هوادارانی که حتی یک تیم فوتبال درست و حسابی در دیارشان ندارند! ، این کوچک ترین بی مهری است از طرف آنهایی که به غیر از محبت و عشق ورزی چیزی نثار اینها نکرده اند. بر خلاف مشتی که لطف و هزینه اش با بخشش جبران می شود.
دیدن چنین رفتارهایی هم از خودی ها و هم از غیر خودی ها برای نسل کنونی آذربایجان ثابت می کند که این یک حقیقت مسلم است که در این وانفسای رقابت برای حفظ هویت و موجودیت از راه ورزش در این سرزمین ، این آذربایجان است که تنهاست و بس.
(چاپ در فوتبالیست شماره ۴۶)
ارسال از: رضا الله قلی پور
http://rezaallahgolipour.blogfa.com/post-1396.aspx
TiraxtorFans.Com. اینروزها اخبار نقل و انتقالات و هیجانات نشأت گیرنده از آن؛ آمد و رفتها و جنب و جوشی که در بطن باشگاه تیراختور جاریست چنان هواداران را بخود مشغول نموده که برخی رویدادهای خیلی مهم از زیر نگاه تیزبین آنان به دور مانده است. تیراختور از ابتدای صعود به لیگ برتر در کانون توجه رسانه ها و اصحاب فوتبال کشور قرار داشته اما کمتر کسی...
ادامه مطلب ...
تاریخ آذربایجان را ورق و صفحه ای جدید ثبت کنیم
TiraxtorFans.Com. تاریخ
آذربایجان را ورق بزنیم پر از حماسه ها و تلخیها و خوشیها می باشد که هر
کدام تصویری از زمان گذشته ملتمان را در ذهن تداعی می کنند. ملت کنونی
آذربایجان باید دوباره و بسیار بهتر از گذشته حماسه و تاریخ سازی خود را در
دنیا نقش آفرینی کند.
باور کنیم که همچون بارسلونا جهانی خواهیم شد
بیاید بر داشته ای که داریم تا ابد غرور ورزیم. داشته ای که خیلی ها در
رویاهای خود آن را نه دیده اند و نه شنیده اند. رویاهایی که تنها می توانست
از حس حماسه گونه آذربایجانیها سرچشمه بگیرد.رویاهایی که کم کم به واقعیت
نزدیک می شوند و زیبایی های آن دو چندان میشود. تراختور تیمی نیست که
قدمهای آن در آسیا باشد و صدای آن با هواداران بی شمارش به گوش جهانیان
نرسد.
جشنی به جشنهای سالانه خود اضافه کنیم
آیا موقع آن نیست که ما روزی را به نام تراختور در تقویم آذربایجان ثبت
کنیم و آنروز را جشن بگیریم؟ چرا نباید جشنی به جشنهای سالانه همچون نوروز و
شب چله ... اضافه کنیم؟ چرا روزی نباشد تا دختران آذربایجان با تمام
وجودشان تراختور را صدا بزنند؟ دخترانی که بدون ادعا عاشق تراختور هستند .
چرا نباید کانونهای گرم خانواده آذربایجانیها به یمن تراختور شاد و
قرمزپوش شود؟
جشنهای سنتی به علت ساختار و آداب وِیژه آن، رنگ و بوی اصلی خود را در
زمان کنونی از دست داده اند و می بایستی جشنی به این جشنها اضافه شود تا
آهنگ شادی را بر دلها بنوازد. و چه بهانه ای بهتر از تراختور آذربایجان.
جشنی که می تواند به
علت معاصر بودن و حال و هوای آن کمبود جشنهای سنتی را پر نماید.
جشن جهانی
خوشبختانه دایره هواداری تیم تراکتور مرزهای ایران را نیز در نوردیده و تیم از این بعد جهانی شده است.
هوادارن تراختور در کشورهای خارج بر سه دسته تقسیم شده اند .
1- دسته اول: هوادارنی که اصالتا آذربایجانی هستند و بیشتر در کشورهای
جمهوری آذربایجان، ترکیه، کانادا، سوئد و سایر کشورها ساکن هستند. این دسته
از هواداران بزرگترین جعیت فرامرزی تراکتور را به خود اختصاص داده اند.
متاسفانه بخشی از جمعیت ترکهای آذربایجان به علت جنگهای جهانی و پدیده
مهاجرت به کشورهای پیشرفته از وطن خود دور شده اند. جشن تراختور می تواند
مرهمی بر زخمهای دوری از وطن آنها باشد و حلقه اتصال نسلهای آنها
را با سرزمین مادری خود محکمتر نماید.
2- دسته دوم: هوادارن ترک و غیر آذربایجانی کشورهای ترک زبان
این دسته از هوادارن تراختور را به عنوان تیم دوم خود بعد از تیم کشور خود
دوست دارند. در صورت تبلیغات مناسب این گروه وزنه بسیار سنگینی در بازیهای
خارج از کشور برای تراکتور خواهند بود.
3- دسته سوم : هواداران از سایر اقوام که مقطعی و فصلی هوادار تراکتور هستند
در صورت جهانی شدن تیم، آنها خواسته های خود را که در طول سالیان متمادی
تیمهای نورچشمی ایران برآورده نکرده اند از تراکتور خواهند خواست .
ثبت جشن
تراکتور جدا از انعکاس آن در داخل می تواند تیم تراکتور را در کانون توجه
سه گروه یاد شده فوق قرار دهد. این سه گروه می توانند در انعکاس اخبار تیم
به زبانهای مختلف دنیا نقش ارزنده ای داشته باشند.
جشن تراکتور کدام روز سال خواهد بود ؟
تعیین این روز بدون شک باید با نظرسنجی از هوادارن انجام شود تا هوادارن
خود روز جشن خود را تعیین نمایند.در تعیین روز جشن تراکتور بهتر است موارد
ذیل مورد التفات هوادارن قرار گیرد:
1- عدم همزمانی آن با مناسبتهای سیاسی
2- قبل از شروع لیگ جهت روحیه دادن به تیم
3- عدم همزمانی آن با امتحانات دانشگاهها و مدارس
4- با توجه به اینکه سال تاسیس تراختور در لوگوی اصلی باشگاه میلادی هست و
فرامرزی بودن این جشن در آینده انتخاب آن میلادی نیز باید درج شود.
5- پبغام محکمی به تبعیضهای فدارسیون و شعارهای نژادپرستانه دراین دو سال اخیر باشد.
تبریز شهر اولینهاست و کسانی بیشتر موفق می شوند که به ایده های جدید فکر می کنند .
Tiraxtur1
ی.س:
بو خانیم قیزین گؤرونتوسو، منی یولداشلارین دئدیگی بیری خاطیرهسینین یادینا سالدی. او دئییردی کی:
بیلدیر تصادوفی اولاراق ایستیقلال کلوبونون تورک باشقانی، حاجی فتوللازادهنی بیر یئر ده گؤردوم. اونا دئدیم:
"بو قدر استقلالا-زادا یئتیشیرسیز، بیر آز دا تیراختور فیکرینده اولون دا".
آما حاجیدا جاواب وئردی:
"ایستیقلال-پیروزینین فرقلری وار. بونلار مردمی تاخیملاردیلار آخی."!
اولابیلر حاجی فتوللانین باخیشیندا ایسه، بو بالاجا تاماشاچییا تای اونمینلر اوشاق، یوخسا دلی قانلی، گنج و قوجا تیراختور یانداشی، خالق ایچیندن چیخماییبلار؛ و آزادی ایستادیوموندا تیراختورچولارا قوناق اولان زورناچیلار، "مردم" آراسیندان قاینامیشلار!
آیدین کسائی
TiraxtorFans.Com. آری سلام بر امیر، سلام بر آسیاست. روزهای رویایی برای تراختور سازان در حال رقم خوردن است. روز های که چند سال پیش شاید کمتر هواداری آن را می توانست در سر بپروراند. با صعود تراختور بر بام ایران ، و حضور مقتدرانه با مربی جوان خود همان کمالوند آزربایجان را می گویم ، خود را در نزدیکی آسیا دید اما سلام اش را برای امیر اسلان گذاشت.
چه روز ها و شب هایی که مادران آزربایجان برای سربلندی تیم تراختور دست به دعا شدند ، چه روزهای که پدران آزربایجان در استادیوم های ایران صدای یاشاسین آزربایجان را سر دادند. آن روزهای که جوانان آزربایجان با حضور تراختور در آسیا روز شان را شب کردند.چه شبی که کمالوند ملت آزربایجان را 30 میلیون طرفدارعاشق تراختور خواند و گفت : این صدا ، صدای ظبط شده بر بام ها گذاشته شده نیست ، صدای رسانه ها ، روزنامه ها ، تلویزیون و رادیو نیست ، صدای خود ملت است. این ها بهترین هوادار های دنیا هستند ، اینجا آزربایجان است. چه بی رسانه چه با رسانه این تراختور زمین های فونبال را یکی پس از دیگری درو خواهد کرد .
حال امیر آمده است او افتخار می داند مربی تراختور آزربایجان شده است. آی افتخاری بزرگ . او آرزو داشت ، او چون دیگرانی نبود که به ملت خود پشت کند. شاید همان طوفانی که کمالوند را آزربایجانی کرد ، امیر را نیز آزربایجانی کند ،
شاید فرگوسن آزربایجان شد ، شاید گواردیولای تراختور . و یا اسلان آزربایجان.
طرفداران تراختور با حضور 20 هزار نفری خود با ژنرال ایران عهد بستند ، ژنرال ایران اسلان آزربایجان راهی ندارد جز ، سلام کردن بر آسیا ، گر چه راه سخت باشد گر چه راه بی راه خواهد شد ، هر چه شود ، سلام بر آسیا شیرین خواهد شد .
اما سلام بر آسیا فقط برای حضور و درود نیست سلام بر آسیا سلام بر جهان فوتبال است. و پاسخ آن سلام تحسین جهانیان خواهد بود. گرچه شاید همچون چند سال پیش کسی باور نکند سلام بر جهان را ، اما روزی ژنرال های دنیای فوتبال ، آرزوی نشستن بر جای اسلان ما را در سر بپرورانند .به امید آن روز.
گلجک بیزیمدیر بیزیم اولاجاک/ یاشاسین تراختور یاشاسین آزربایجانم.
به قلم: آزاد
TractorFansPortal.Com. هرچند نوشتن متن خداحافظی از کمالوند به صورت ادبی بسیار شیرین می باشد اما خواستم حرفهای آخرمان را مردانه و جوانمردانه با فراز در میان بگذارم.
اکنون
دستم را در دستت می گذارم . دستی مردانه که تمام بدیها را فراموش و تمام
خوشیها و خوبیهات را دل یادگار کند. دوست دارم بدانی که آخرین حرفت که
گفتی تا ابد عاشق تراکتور خواهی ماند را در دفترمان ثبت
و ضبط کردیم. دوست دارم بدانی که هر انتقادی موجه یا ناموجه به خاطر
ادامه مطلب ...
TractorFansPortal.Com. هنوز زخمهای هواداران تراکتور از مصائب روا داشته شده بر آنان از سوی فدراسیون نشینان در طی فصل قبل التیام نیافته بود که انتشار خبر دیگری در خصوص جریمه ی سه جلسه ای محرومیت از حضور در ورزشگاه که جزو شدیدترین نوع محرومیتها در فوتبال ایران می باشد هواداران دهها میلیونی این تیم را در بهت و حیرتی عمیق فرو برد. هنوز اذهان هواداران تراکتور خاطره ی ظلم عریانی که در ابتدای فصل قبل با محرومیت 3 جلسه ای هواداران تراکتور در بازی با میزبانی پرسپولیس که با وجود فحاشیهای شدید و تخاصم هواداران حریف بر آنان رفت را بخوبی بخاطر دارد که اینبار دستهای شوم از آستین سناریوی از پیش نوشته شده ی دیگری بیرون آمده و نشان داد که پشت پرده نشینان نه فقط در تلاش شبانه روزی جهت بر خاک مالیدن خواسته ی اقیانوس عظیم هوادران تراکتور در خصوص رسیدن تیم به آسیا می باشند بلکه قرارگیری آن در رتبه های میانی جدول را نیز برنتابیده و حتی حضور خشک و خالی آن در سطح اول فوتبال کشور را خطری بر آمال ضد آذربایجانی خود می پندارند.
اکنون افکار عمومی هواداران تراکتور با این سؤال بزرگ مواجه شده است که چرا اینقدر تراکتورستیزی؟ آیا این
محرومیت پاسخی کوبنده به شعار «فدراسیون ایران، دشمن آذربایجان» می باشد
که پس از لبریز شدن کاسه ی صبر هواداران از مظالم آشکار و پنهان و
کارشکنیهای لجام گسیخته ی فدراسیون عدالت گریز ایران در طول دو فصل حضور
تراکتور در لیگ برتر راهی بجز نشان دادن اعتراض خود از طریق سکوهای ورزشگاه
برایشان باقی نمانده بود؟ آیا اشکهای تمساح فدراسیون از چشمان یک عنصر
سوخته که سابقه ی وابستگی اش به یکی از نهادهای خاص شهره ی خاص و عام می
باشد درنیامد تا با این تزویرهای شارلاتان گونه زمینه ی بریدن سر هواداران
تراکتور با پنبه مهیا شود؟ آیا کمیته ی باصطلاح انضباطی که در خصوص عملکرد
ضعیف و بحث برانگیز آن کتابها می توان نوشت تهاجم دسته جمعی کادر فنی و
بازیکنان صبا به سمت داور و عربده کشی آنان را ندید که تحت این ارعابها و
تهدیدها داور مسابقه از ترس جان خود نیز که شده مجبور به برگرداندن رأی
پنالتی خود شد؟ که این اتفاق جزو نادرترین وقایعی بود که فقط در فوتبال
ایران می توان سراغش را گرفت. حال سؤال این است چرا این خیمه شب بازیها فقط
در مسابقات تراکتور بوقوع می پیوندد؟ آیا همان فدراسیون اوباشگریهای
هواداران فوتبال کشور در ورزشگاههای مختلف کشور را نمی بیند که بدون توجه
به آن رفتارهای شدیداً خشونت آمیز کوچکترین عکس العمل هواداران تراکتور را
مستمسکی برای وارد آوردن ضربه ای کاری بر پیکره ی آنان قرار میدهد تا هرگز
قدرت راست نمودن قامت خود را نداشته باشند؟ آیا همین چند روز پیش نبود که
در بازی فینال بین ملوان و پرسپولیس شدیدترین نوع هولیگانیسم فوتبال مشاهده
شد که حتی به هجوم برخی هواداران تیم میزبان به درون زمین نیز کشیده شد و
پس از پایان بازی نیز بنا به گزارش رسانه ها در اثر التهابات و نزاعهای
بوقوع پیوسته دهها نفر به بیمارستان منتقل شدند؟ آیا کور شده اند چشمانی که
باید این آشوبگریها را ببینند و یا بایستی هر حرکت کوچک هواداران تراکتور
در بوق و کرنا شده و فریاد وا اسفا و وا مصیبتا سرداده شود؟ آیا در لیگ
برتر ایران چند رئیس سازمان لیگ برتر با چندین شخصیت مختلف وجود دارد که پس
از مسابقه ی تیراختور با تیمهای صبا و سایپا با اظهار نظرهای عامدانه ی
خود شمشیر را بر سر هواداران تراکتور قرار داده اما در مقابل پس از بازی
ملوان با پیروزی شورش هواداران این تیم را «طبیعی» و ناشی از علاقه ی آنان
جهت قهرمانی پس از سالها در جام حذفی فوتبال کشور به خورد رسانه ها دهد؟
مگر نه این است که هواداران تراکتور در ورزشگاههای مختلف کشور تحت شدیدترین
نوع رفتارهای نژادپرستانه قرار داشته اند؟ که آخرین آن هتاکی شدید
هواداران آبادانی به ساحت شریف ملت آذربایجان بود که در کمال شگفتی کمیته ی
انضباط گریز فدراسیون فوتبال این تیم را فقط 5 میلیون تومان جریمه نمود که
با این جریمه کک تماشاگران این تیم نیز نمی گزد اما شرف ملت آذربایجان فقط
در مقابل پنج میلیون تومان به حراج گذاشته میشود. باز جای تقدیر بسی است!
که حکم تخلف هواداران نفت آبادان صادر شد اما در مورد مسابقه ی
ملوان-تراکتور در انزلی که هواداران لمپن این تیم با آوردن پلاکارد شدیداً
اهانت آمیز به ورزشگاه ملت تورک ایران را آماج شدیدترین نوع حملات
نژادپرستانه ی خود قرار داده بودند تاکنون هیچ نوع حکمی صادر نشده و تحت
چنین شرایطیست که این سؤال در ذهن هواداران دهها میلیونی تراکتور نقش می
بندد که آیا خون برخی هواداران فوتبال کشور از دیگران رنگین تر است؟ چه
کسانی داد هواداران تراکتور را خواهند ستاند؟ آنانی که عدالت خورده و وجدان
را تف نموده اند؟ آنهایی که در خیال خام خود هواداران تراکتور را آیینه ی
عبرتی بر دیگران می خواهند قرار دهند تا بر سوء عملکرد خود پرده بپوشانند؟
گرچه میدانیم گوش کر آنانی که فریاد اعتراض هواداران تراکتور را باید بشنوند هرگز آن را نخواهد شنید اما به فدراسیون فوتبال ایران و کمیته ی باصطلاح انضباطی آن هشدار میدهیم که این اقدامات خصمانه توانایی گذاشتن هیچ نوع تأثیری بر اراده ی پولادین هواداران دهها میلیونی تراکتور نداشته و مسئولیت تمامی عواقب و پیامدهای اینگونه تصمیمات مغرضانه و مسئله دار تماماً بعهده ی خود این سناریونویسان خواهد بود.
پورتال هواداران تراکتور