5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

ماوی تورکلر

ماوی تورکلر


حضور پررنگ ۲۷ اسفند (بالیق آیی)



سهند(یادگار امام) استادیومو



پتروشیمی - پیروزی



ساهات ۱۴:۴۵



اینجا تبریز است ( به بهانه نزدیک شدن بازی پتروشیمی و پرسپولیس)


وقتی که  از دشتهای پهناور و جلگه های وسیع مناطق مرکزی ایران به سمت شمال غرب می‌آیی، آنجایی که راههای مستقیم و هموار، جای خود را به پیچ در پیچ جاده ای میدهد که از میان کوههای استوار و رودخانه های در هم پیچیده به سختی عبور داده شده، میتوانی حس کنی که وارد جو متفاوتی شده ای، آری اینجا سر ایران است، عنوانی که نه به خاطر یک تعارف که به خاطر شایستگی هایش بر آن نهاده اند. شاید اینجا مردم دوست ندارند زیاد حرف بزنند چون اگر حرفی زدند خود را مسئول و مقید به آن میدانند و تا آخر پای حرفشان می‌ایستند، اینجا هر کجا بروی متوجه یک نشان قرمز رنگ آشنایی میشوی که مردمش به آن عشق می‌ورزند، وقتی کودکی را میبینی که با چه شوقی در حال چسباندن آن نشان قرمز به فرمان سه چرخه پلاستیکی اش هست اشک چشمانت را فرا میگیرد، نشانی که رویش فقط یک کلمه ساده نوشته: " تراکتور!"  عجیب است اما اینجا هنگاهی که مدرسه تعطیل میشود بچه ها در سرویسهایشان در راه مدرسه تا خانه فریاد میزنند: "دود دورو دود... تراختور!" اینجا میتوانی در مغازه های عکاسی عکس جوانانی را ببینی که در کنار یک دستگاه تراکتور با غرور ایستاده و عکس یادگاری گرفته اند!، حتی نباید تعجب کنی زمانی که گردشگرانی را ببینی که از کشورهای اروپایی به تبریز آمده اند تا از نزدیک شور و حال ویدئو هایی را که در یوتیوب دیده اند را تجربه کنند، و زمانی که در عروسی دعوت هستی نباید شگفت زده شوی وقتی که پدر داماد بر سر عروس شاباش میریزد و میگوید: " بو دا تیراختورین ساغلیغینا! ( این هم برای سلامتی تراکتور! ) " و مهمانان آنچنان به شور می‌آیند و دست میزنند که بی اختیار تو را به یاد زمانی می‌اندازد که در ورزشگاه نشسته‌ای و یکطرف فریاد میزند: "آذربایجان "و تو باید جوابش را بدهی، چه حسی دارد وقتی چشمانت را میبندی و از ته دل فریاد میزنی: "یاشاسین!"

آری اینجا آذربایجان است، همان جایی که اغراق نیست اگر بگوییم رقیبی برای بارسلون و هوادارانش را در خود می‌پروراند! اینجا تنها جایی است که قرمز و آبیهای دردانه در آن تنها هستند چراکه خود قرمز و آبیهایی دارد که با خون دل هوادارانش به عرصه آمده اند و یک بند کفش بازیکن ذخیره اش را با هزار بازیکن تاکتیکی و جادوگرمانند تیم های متمول پایتخت نشین عوض نمیکنند. آری اینجا تبریز است و در تبریز پرسپولیس تنها است، آری اینجا ستاره های پرسپولیس برایمان فانوسی بیش نیستند و ویترین افتخارات باشگاهشان هم برای خودشان قشنگی دارد. پس باید خود را برای بازی سخت آماده کنند آنهم در جایی که به این راحتی به حریف امتیاز نمیدهند!

هواداران تبریزی در بازی پترو با پرسپولیس میدانند که آن روز استثنا همه ما باید قرمز ممنوع باشیم.همچنین با توجه به جوسازیهای تیمهاس سپاهان و استیل آذین از جو تبریز، زمان آن رسیده که فرهنگ و غیرت آذربایجان را از سایه این سیاه بازیها در بیاوریم و نشان دهیم هوادار آذربایجانی تیم خود را تشویق میکند و کاری به حریف ندارد و این حاشیه ای پر افتخار است که حتی از برد در متن بازی با ارزشتر و درخشانتر خواهد بود. آری تراکتور بارها و بارها نتیجه بازی را برده است و خیلی از این بردها اکنون فراموش شده اند اما رفتار تماشاگران در روز باخت خانگی در برابر سایپا هنوز هم که هنوز است در ویترین افتخارات باشگاه میدرخشد و سربلندی آذربایجان را باعث شده است.

به امید پیروزی در روزی که یادگار امام پیراهن آبی اسمانی به تن خواهد کرد!

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد