5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

گزارش ویژه: همه چیز درباره ی تراکتور در روزهای حساس نقل و انتقال

TiraxtorFans.Com. اینروزها اخبار نقل و انتقالات و هیجانات نشأت گیرنده از آن؛ آمد و رفتها و جنب و جوشی که در بطن باشگاه تیراختور جاریست چنان هواداران را بخود مشغول نموده که برخی رویدادهای خیلی مهم از زیر نگاه تیزبین آنان به دور مانده است. تیراختور از ابتدای صعود به لیگ برتر در کانون توجه رسانه ها و اصحاب فوتبال کشور قرار داشته اما کمتر کسی...

TiraxtorFans.Com. اینروزها اخبار نقل و انتقالات و هیجانات نشأت گیرنده از آن؛ آمد و رفتها و جنب و جوشی که در بطن باشگاه تیراختور جاریست چنان هواداران را بخود مشغول نموده که برخی رویدادهای خیلی مهم از زیر نگاه تیزبین آنان به دور مانده است. تیراختور از ابتدای صعود به لیگ برتر در کانون توجه رسانه ها و اصحاب فوتبال کشور قرار داشته اما کمتر کسی تصور می نمود که تغییرات این باشگاه مردمی چنین شتابناک صورت گرفته و در حالیکه بیشتر تیمها به آرامی مشغول بستن و آماده سازی خود برای فصل یازدهم و بعضاً در رقابت شدید با همدیگر جهت ربودن بازیکنان مورد نظر خود از چنگ سایرین می باشند، تیراختور به پر سر و صداترین تیم لیگ برتر تبدیل گردد. اکنون سؤالاتی اینچنین در ذهن خیل عظیم هواداران این تیم نقش بسته است که تیراختور پس از ناکامی از صعود به آسیا در فصل دهم، آیا با شکل و شمایل جدید قادر به برآوردن انتظارات هواداران دهها میلیونی خود خواهد بود؟ سرخهای آذربایجان به کدام سمت میروند؟ آیا طوفان سرخ آذربایجان لیگ یازدهم را به تسخیر خود درخواهد آورد یا برعکس آن اتفاق خواهد افتاد؟

همه چیز تخت الشعاع حضور امیر قلعه نوعی

گرچه قبل از پایان فصل قبل شایعاتی به شکل جسته و گریخته در خصوص پیوستن امیر قلعه نوعی به تیراختور مطرح بود اما کمتر کسی آنان را جدی می گرفت اما رفته رفته رسمیت یافتن مذاکرات نیمه پنهانی طرفین با اخباری که در خصوص منشوری بودن کمالوند انتشار یافت به یکباره نگاههای مشتاق هواداران این تیم را به سمت خود کشانده و امید را در دلهایشان زنده نمود و پذیرش رسمی سکان هدایت تراکتور توسط قلعه نوعی و استقبال کم نظیری که از حضور وی در تبریز صورت پذیرفت که برای خود این مربی پرسابقه نیز کاملاً غیرمنتظره بود، ارمغان شادی را به اردوی هواداران این تیم آورده و صفحات مطبوعات و رسانه های کشور را برای چندین روز متوالی مزین به اخبار رنگ و وارنگ تیراختور نمود که البته به تبع آن انتظارات از تراکتور مدل 90 نیز چه در بین اهالی فوتبال کشور و چه در بین اقیانوس عظیم هواداران این تیم به مراتب فراتر رفته و امیر قلعه نوعی چالشی جدید که متفاوت از تمام دوره های حضور او در لیگ برتر می باشد را پیش روی خواهد داشت. باید نشست و دید که آیا جایگزینی امیر قلعه نوعی با کوله باری از تجربه و موفقیت در سطح اول فوتبال کشور که در دو فصل اخیر از چهار مصاف با تیراختور 3 بارش را با پیروزی پشت سر گذاشته است؛ بجای فراز کمالوند جوانی که در سه سال اخیر جهشهای فراوانی را با تیراختور داشت و معمولاً فقط در روزهای حساس پایانی کم می آورد؛ خواهد توانست تراکتور را به درخشش مورد انتظار هواداران دهها میلیونیش رهنمون سازد یا خیر؟

محرومیت ظالمانه ی هواداران تراکتور؛ باشگاه راضی، هواداران راضی، فدراسیون راضی، همه راضی، پس کی ناراضیست!؟

محرومیت سه جلسه ای از حضور در ورزشگاه که سریال تکراری با پنبه سر بریده شدن هواداران تراکتور را به اذهان متبادر می نماید از شدیدترین جریمه هایی است که کمیته ی انظباطی فدراسیون فوتبال با جوسازی و فضاسازی مختص بخودش فقط در خصوص هواداران تیراختور اعمال می نماید و هواداران تیمهای دیگر حتی اگر زمین و زمان را هم به هم بریزند از چنین جرایم سنگینی در امان و معاف می باشند. باشگاه تراکتور در خصوص شیوه ی مواجهه با چنین آرایی معمولاً با عملکرد سؤال برانگیز خود نشان داده است که جهت فرار از دردسر مجادله با فدراسیون فوتبال و سایر ارگانهای ذیربط، با آرای آنان هر چه که باشد همگام و همنوا شده و حتی چنین برخوردهایی را جهت متنبه (!) شدن هواداران تراکتور ضروری نیز می پندارد و بارها صراحتاً اعلام نموده است که هیچ اعتراضی ندارد اینبار نیز بغیر از شکایتی ظاهری به کمیته ی استیناف که بنا به گزارش برخی رسانه ها در روز اول تیرماه نامه ای در این خصوص ارسال گشته است هیچ اقدام خاصی از خود بروز نداده است و علی الظاهر غوطه ور شدن باشگاه و هواداران در هیجانات کاذب بازار داغ نقل و انتقالات نیز در سایه قرار گرفتن این موضوع مهم را بیشتر تشدید نموده است و در چنین شرایطی چنین سؤالی در ذهن هواداران نقش می بندد که اگر قرار باشد هواداران از حضور در 20 درصد بازیهای خانگی تیم محروم گردند و با لحاظ داشتن محرومیتهای بعدی که با این طرز برخورد باشگاه ممکن است دوباره و چندباره نیز گریبانگیر هواداران گردد؛ نیازی به صرف اینهمه هزینه برای سرمربی، بازیکن و ... است؟ اگر هوادار از حضور در ورزشگاه منع گردد و پاسخ قاطعی هم از طرف باشگاه داده نشود اینهمه دبدبه و کبکبه برای چیست؟ آیا باشگاههای دیگر از قبیل تیمهای سرخابی نیز از کنار محرومیت هواداران خود اینچنین با سکوت می گذرند؟ آیا فدراسیون فوتبال شلاق این قبیل جرایم را طبق آیین نامه های فیفا بر پیکره ی هواداران تیمی مثل تراکتور فرود می آورد و یا سرپرست جدیدالمنصب آن با برخورد سلیقه ای و قرار دادن شمشیر بر سر هواداران تراکتور باصطلاح گربه را دم حجله می کشد تا به زعم خود آنان را مایه ی عبرت سایرین قرار داده و ضعفهای هویدای عملکردی این کمیته را در لفافه بپیچاند؟

«فارسی» شدن سایت رسمی باشگاه مبارک باشد!

در بحبوحه ی محرومیت سنگین هواداران و هیاهوهای نقل و انتقالات اتفاقی حادث شد که سبب شگفتی و تحیر هواداران گشت. باشگاه با افزودن یک ساب دومین (زیردامنه) به سایت رسمی خود، کلمه ی فارسی را به آن اضافه نموده (farsi.tractor-club.com) و پس از تغییر لوگوی باشگاه و اصطلاحاً «ایرانیزه» نمودن آن، سایت باشگاه را نیز «فارسیزه» نمود. باشگاه ممکن است دلایل خاص خود را برای دست زدن به چنین عملی داشته باشد اما چنین اقداماتی شک و شبهه ی هواداران در خصوص در جریان بودن اقداماتی برای درآوردن باشگاه از قالبی مردمی و تبدیل آن به ارگان نهادی خاص را بیش از پیش در ذهن هواداران تقویت می نماید و اقدامات مشابه قبلی باشگاه نیز این شائبه ی هواداران را به یقین تبدیل می نماید البته بر باشگاهی که تصور می نماید اقدامات آن از زیر نگاه تیزبین هواداران به دور است حرجی نیست و هواداران هم ایرادی بر آن وارد نمی دانند به هر حال فارسی زبان رسمی مملکت است و افزودن «فارسی» به آدرس اینترنتی باشگاه کلی کلاس نیز داشته و مایه ی مباهات باشگاهی می تواند باشد که در قلب آذربایجان قرار دارد! و فراتر از همه ی این مسائل، باشگاه از مواهب آن نیز می تواند بهره مند شود و هواداران تیمی که آن را سمبل زبان و هویت «تورکی» خود میدانند قرار است به «فارسیزه» شدن سایت باشگاه متبوع خود افتخار نمایند! اما اینکه این کارهای سبک غرور و افتخاری نیز می تواند به همراه داشته باشد یا خیر؟ بحث دیگریست.

سیدمحسن حسینی ها در تراکتور چه می کنند؟

مشکلی که در سه فصل حضور کمالوند در تراکتور وجود داشت لیست بلندبالایی از بازیکنان سیاهی لشکر نیمکت نشین و سکونشین بود که بیشتر آنان فقط اسماً عضو تیراختور بودند و حتی بیشتر از نصف آنان فرصت حضور چند دقیقه در زمین را نیز نمی یافتند. سیدمحسن حسینی و بازیکنانی مشابه از آن دست بازیکنان بودند که مثالهای زیادی را می توان در مورد آنان ذکر نمود. در فصل قبل خیلی از بازیکنان از قبیل میثم منیعی، علی مولایی، محمد صادق طاهری و مصطفی حقی پور با وجود صرف هزینه ی گزاف برای جذبشان حتی فرصت لحظه ای بازی را نیز نیافتند و بازیکنی مانند رسول خطیبی نیز که بطور محدود به بازی گرفته شد در اواسط فصل از تیم کنار گذاشته شده و بالاجبار راهی تیمی دیگر شد. در لیست تراکتور بازیکنان به نیمکت چسبانده شده ی زیادی باقیمانده از فصل اول حضور آن در لیگ برتر از جمله عرفان اولروم، علو ترائوره وجود داشتند که ثمری برای آن نداشتند. عرفان اولروم پس از تحمل دو فصل ناموفق و اختلافات زیاد با فراز کمالوند دست آخر راهی فولاد گستر شد و علو ترائوره نیز معمولاً در دقایق انتهایی بازی و فقط برای وقت تلف کنی به بازی آورده میشد که این فصل از تراکتور جدا شده است. در بین بازیکنان تراکتور 5 بازیکن سهمیه ی زیر 23 سال به نامهای مسعود ابراهیم زاده، اسماعیل قروی، عباس شایق، حجت نورالله زاده (دروازه بان) و محمد لطفی وجود داشت که از میان آنان فقط مسعود ابراهیم زاده به بازی گرفته شد و بقیه هرگز فرصت حضور در زمین را نیافتند ضمن آنکه در وضعیت بلبشوی کنار گذاشته شدن مدیرعامل قبلی و مشخص نبودن وضعیت مدیرعامل و سرمربی تیم برخی از بازیکنان موفق لیگ نهم از قبیل مهرداد پولادی، علیرضا میرشفیعیان، فرهاد خیرخواه و امیر محبی جذب تیمهای دیگر شدند.

به رغم آنکه بازیکنی مانند میثم منیعی که در فصل قبل حتی فرصت یک دقیقه بازی را نیز نیافت در مقابل دیدگان باشگاه قرار دارد، قابل تأمل است که شیوه ی عملکرد باشگاه در نقل و انتقالات سه فصل اخیر سبب درس آموزی آن نشده و بازهم به تمدید قرارداد با نامهایی مثل سیدمحسن حسینی برمی خوریم. باشگاه در خصوص تمدید قرارداد وی نوشته بود سیدمحسن حسینی از جمله بازیکنان «ارزشی» است که تعصب زیادی نیز به تراکتور دارد! از باشگاه باید پرسید بازیکنی که در سطح اول فوتبال کشور قرار است به تیم خدمت نماید به لحاظ فوتبالی در چه سطحی باید باشد؟ تیم به بازیکن «ارزشی» نیاز دارد یا «ورزشی»؟ تعصب این قبیل بازیکنان بنجل و بدردنخور کدام گره تراکتور را می گشاید؟ این بازیکنان از طرف چه کسی سفارش شده و این پولهای مفت چگونه به حساب آنان واریز می گردد؟ مشخص است بازیکنی که در طی 3 فصل، صرفاً با نیمکت نشینی چندصد میلیون پول بی زبان از باشگاه گرفته باشد باید هم حداقل در ظاهر خود را متعصب نشان دهد. این مبالغ کلان را کجا به غیر از تیراختور به چنین بازیکنانی می دهند که باشگاهش بجای «فوتبالیست» علاقمند به استخدام «مداح» می باشد؟ با کوچ اجباری فراز کمالوند از تراکتور تصور میشد که این قبیل بازیکنان بیکاره نیز به همراه ایشان خواهند رفت، استخوانبندی تیم از نو سازمان یافته و هوای تازه ای در ششهای آن به جریان خواهد افتاد اما گویا حامیان چنین بازیکنانی قدرتمندتر از آن هستند که اجازه ی قطع این جیره های کلان را صادر فرمایند!

نقل و انتقالات تیراختور به کدام سو میرود؟

تاکنون بازیکنانی مانند کرار جاسم (هافبک)، محمد نصرتی (مدافع)، لئونارد پیمنتا (هافبک)، مجتبی ترشیز (مدافع)و علو ترائوره (مدافع) بطور قطعی از تیراختور جدا گشته اند و آندرانیک تیموریان (هافبک) نیز در شرف ترک تراکتور می باشد و طبق اعلام باشگاه بازیکنانی مانند سیاوش اکبرپور (مهاجم)، احسان حاج صفی (هافبک)، احمد آل نعمه (مدافع)، فردین عابدینی (مدافع)، رودریگو توزی (مهاجم) و اشپیتم آرفی (مهاجم) با تیم قرارداد منعقد نموده اند که پست بازی آنان نشان میدهد که سه نفر از بازیکنان جذب شده مهاجم می باشند، یک نفر هافبک و دو نفر مدافع که با در نظر گرفتن پست بازیکنان جدا شده که 3 نفر در خط هافبک و سه نفر دیگر در خط دفاع بوده اند هنوز بازیکنان مناسبی جهت بازی در پست آنان به خدمت گرفته نشده اند علی الخصوص بازیکنی جهت جایگزینی کرار جاسم، شاخصترین بازیکن فصل قبل تراکتور که طراح حملات این تیم بود و بازیکنانی توانمند در دفاع میانی و هافبک میانی بجای محمد نصرتی و آندرانیک تیموریان به خدمت گرفته نشده اند مضاف بر آن موارد، اگر احسان حاج صفی سهمیه ی لیگ برتری محسوب گردد و اشپیتم آرفی نیز سهمیه ی لیگ برتری و بازیکن خارجی را یکجا اشغال نماید تاکنون 4 سهمیه ی لیگ برتری و دو سهمیه ی بازیکن خارجی پر شده است و تیم فقط مجاز به جذب دو بازیکن لیگ برتری و دو بازیکن خارجی که یکی از آنان آسیایی و دیگری غیرآسیایی باید باشد خواهد بود و با این اوصاف باشگاه امکان زیادی برای پر نمودن جای بازیکنان خارج شده و تأمین نیاز تیم از طریق جذب بازیکنان جدید نخواهد داشت. تراکتور گرچه در بازار نقل و انتقالات تحرک زیادی داشته است اما بازیکنانی که ضعفهای فصل قبل را پوشش داده و جای بازیکنان جدا شده را پر نمایند هنوز در تیم غایب می باشند. نگاه به بازیکنان جذب شده ی تیراختور بعلاوه ی بازیکنان تمدید قرارداد نموده یا قرارداد داشته از فصل قبل، عدم تعادل و توازن در خطوط مختلف را نشان می دهد که اگر تدبیری جهت پوشاندن ضعفهای تیم در خطوط چندگانه صورت نپذیرد مطمئناً در طول فصل به لحاظ وجود بازیکنانی متنوع جهت بازی در پستهای گوناگون به مشکل برخواهد خورد.

سخن آخر

هواداران تراکتور در طی سه فصل اخیر مشقتهای زیادی را جهت به موفقیت رساندن تیم محبوب خود متحمل شده اند و علیرغم آنکه درخشش تیمی با این سطح هوادری در فوتبال کشور کاملاً طبیعی می نماید اما تاکنون نمایشی فراتر از سطح متوسط از تیم محبوبشان مشاهده ننموده اند که با پیوستن امیر قلعه نوعی به تیراختور و تدابیر و تمهیداتی که باشگاه می تواند بیندیشد امید آن میرود تیم محبوب آذربایجان با دهها میلیون هوادار به هر آنچه شایسته ی آن در عرصه ی فوتبال کشور می باشد نایل شده و دروازه های جهانی را بروی خود گشاده ببیند.

آرتان آرمان

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی 1390/05/04 ساعت 12:05 ب.ظ http://ay99.orq.ir

سلام وبلاگ زیبایی داری اگه به تبادل لینک با یک هوادار دیگر تراکتور تمایل داشته باشی بهم خبر بده

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد