5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

5 میلیون هوادار تورک قشقایی تراختور

TIRAXTURUNQ 5 MILYON QAŞQAILI YARDIMÇILARI

تاریخچه:برنو

تاریخچه:برنو کوتاه- دیگر کمتر کسی هست که با این تفنگ افسانه ای در ایران آشنا نباشد .یکی از بهترین تفنگهای گلوله زنی جهان .برای اولین بار در سال 1898 در آلمان بوسیله کارخانه Mauser ساخته شد و کمی بعد تقریبا سر از گوشه کنار جهان و تقریبا تمام جنگهای جهان دراورد.در کشور ما هم این سلاح به سلاح اول عشایر ایران و بویژه قشقایی ها که در ان زمان ارتش نیرومندی را در جنوب تدارک داشتند تبدیل شد و خیلی زود جای خودش را باز کرد .در اوایل دوره پهلوی اول تفنگ های ارتش ایران عموما از تفنگ انفیلد انگلیسی و تفنگ موسین ناگات روسی( در ایران به نام نوغان, نوقان شناخته شده بود) تشکیل شده بود .احتمالا با توجه به اینکه ایران همسایه هر دو قدرت بود این جالب نبود که سلاح رسمی ارتش به این دو قدرت وابسته باشد با توجه به کیفیت خوب این سلاح به عنوان سلاح رسمی کشور برگزیده شد .سفارش ساخت این سلاح به کارخانه Mauser که در شهر Brno در کشور چک اسلواکی داده شد,در چک نیز علاوه بر آلمان تولید میشد. بخاطر محل کارخانه که در شهر برنو بود این تفنگ در ایران بنام تفنگ برنو شناخته شده است .

تولید و رواج در ایران:بعدها در سال 1940-19439 به بعد ایران با وارد کردن خط تولید این سلاح ,تولید این سلاح را در ایران ادامه داد که درسه مدل تولید میشد: این مدلها معروف به برنو بلند و متوسط و کوتاه می باشد. برنو کوتاه یا کارابین و یا توپخانه محبوبیت زیادی در بین ایل بزرگ قشقایی پیدا کرد بعلت کوتاه بودن لوله؛ بسیار مناسب برای شلیک با یک دست از روی اسب بود. تولید برنو تا بعد از جنگ جهانی دوم هم ادامه داشت تااینکه نهایتا این تفنگ با تفنگ آمریکایی M1 و بعد ها G-3 جایگزین شد.لازم به ذکر است که برنوی تولیدی ایران یکی از بهترین کیفیت ساخت را در جهان نسبت به بقیه مدل های این اسلحه در جهان داشت ,حتی بهتر از مدل چک! امروزه این مدل که بنام Persian Mauser در دنیا معروف است ,که در ایران به نام برنوی رضا شاهی نیز گفته میشود ,طرفداران و خریداران زیادی در بین اسلحه دوستان و شکارچی ها و کلکسوینرهای جهان دارد.

قشقایی ها و برنو:این اسلحه به نوعی نماد, در میان ایل قشقایی تبدیل شده و وارد ادبیات محلی1شده ..شعرهای زیادی در مورد برنو در میان عشایر وجود دارد حتی روی سنگ قبرها.عشایر و شکارچیان هیچ سلاح دیگری را بعد از این همه سال به این برنوهای قدیمی ترجیح نمیدهند اگر با فرهنگ این مناطق آشنایی داشته باشید میدانید که چه جایگاهی این اسلحه در آن مناطق دارد.کمتر خانه ای است که یک یا چند برنو در آن نباشد. مهارت تیراندازی قشقایی ها با این سلاح بقدری بالاست که در هنگام حرکت اسب و با یک دست و بدون نشانه گیری کامل هدف را با اولین شلیک مورد اصابت قرار میدهند .کاری که از عهده زبده ترین تک تیراندازان ارتش های جهان با تفنگ های امروزی خارج است.تلفات ارتش شاهنشاهی در زمان رضاشاه و پسرش در جنگ با شورش عشایر استان فارس(قشقایی ها) و هم چنین جنگ انگلیسی ها با قشقایی خود شاهدی بر این مدعاست.انگلیسی ها هم در جنگ جنوب با قدرت تیر اندازی و هدف گیری قشقایی ها چنان حیرت زده شدند که سران حکومت همان دوران مجبور به بیان این مطلب شدند که قشقایی ها کمر ما را شکستند .اهمیت این اسلحه در ایلات قشقایی به حدی است که آن را با ناموس خود مقایسه می کنند و از احترام و ارزش به خصوصی برخوردار می باشد .


1-یک برنو در دست و یک برنو در آغوش

با تشکر از ارسال کننده اصل متن:حسین مردانلو


برچسب‌ها: قشقاییتفنگبرنو

ادامه مطلب ...

پیروزی قهرمانانه ی تیراختور مقابل پرسپولیس


پیروزی قهرمانانه ی تیراختور مقابل پرسپولیس؛ درخشش ستارگان سرخ در آسمان آزادی تهران

Tiraxturfans.Com. سرخهای آذربایجان در یک نبرد قهرمانانه و در حضور خیل عظیم عاشقان آذربایجان، برای دومین فصل متوالی موفق به تحمیل شکست بر پرسپولیس پرمدعا شدند.

تیراختور که انبوه هوادارانش را حامی خود می دید که به واقع پرسپولیس را در خانه اش میهمان خود نموده و با شور و حال وصف ناپذیرشان استادیوم آزادی را به لرزه درآورده بودند مسابقه را با برتری نسبی خود آغاز نموده و با بازی تاکتیکی و با برنامه ی خود رفته رفته قدرت خود را بر حریف دیکته نموده و در دقیقه 12 مسابقه ارسال پشت دفاع مهدی کیانی با سایش به سر محمد ابراهیمی در اختیار نیلسون، دروازه بان پرسپولیس قرار گرفت تا پرسپولیس متوجه باشد که روز آسانی در پیش نخواهد داشت. در دقایق باقیمانده ی نیمه ی اول با آنکه توپ و میدان در اختیار تیراختور بوده و چند موقعیت نسبتاً خطرناک نیز روی دروازه ی حریف خلق گردید و پرسپولیسیها نیز در چند صحنه ی معدود خطرناک ظاهر شدند اما تلاش دو تیم ثمری در برنداشت تا با تساوی 0-0 به رختکن بروند. از نکات قابل توجه نیمه ی اول، طبق تصمیم قبلی درآورده شدن پیرهنهای هواداران تیراختور در دقیقه ی 20 مسابقه به نشانه ی اعتراض به وضعیت اسفناک زلزله زدگان قاراداغ آذربایجان، که بدون سرپناه در درون چادرهای گسترانده شده بر روی زمین سفت و سخت در حال مبارزه با سرما و برف و بوران بیرحم منطقه می باشند بود که هواداران با شعار «اهر هئریس ورزیفان، تورکون اولوب باغری قان»، «اهر هئریس ورزیفان، آرخانداییق هر زامان» و «اهر هئریس ورزیقان، اوشویور آذربایجان» و سایر شعارهای اصیل آذربایجانی خود ضمن همدردی مجدد با مصیبت دیدگان زلزله ی ویرانگر آذربایجان، اعتراضشان را نیز به امداد رسانی ضعیف و سر و سامان داده نشدن به موقعشان اعلام نمودند.

تیراختور نیمه ی دوم را با آهنگ تهاجمی بیشتری آغاز نموده و از همان لحظات آغازین این نیمه تلاش نمود که با پیدا نمودن منفذهای دفاعی حریف، بهدروازه اش یورش ببرد و در شرایطی که غلغله ی هواداران قرمزپوش هر لحظه بیشتر شده و بیرقهای سرخ لحظه ای از اهتزاز باز نمی ایستادند پس از به هدر رفتن چند موقعیت خطرناک، در دقیقه ی 76 پاس دقیق و فنی احسان حاج صفی، مهدی سیدصالحی را در موقعیت تک به تک با دروازه بان حریف قرار داد و این مهاجم با تجربه با چشمانی باز توپ را به تور دروازه ی تیم دردانه ی پایتخت چسباند تا استادیوم به حد انفجار برسد. تیراختور در دقایق باقیمانده نیز فرصت گشودن بیشتر دروازه ی حریف را داشت اما ضمن داشتن نیم نگاهی به دروازه ی آن، بیشتر به اداره ی بازی پرداخته و پس از سپری شدن دقایق نفسگیر انتهایی بازی و وقتهای تلف شده که پرسپولیسیها جهت دستیابی به گل تساوی تلاش می نمودند با سوت سعید مظفری زاده، هزاران هوادار حاضر در استادیوم و میلیونها بیننده ی تلویزیونی غرق در شور و شادی شده و فاتحان یکبار دیگر ضمن پایکوبی در استادیوم آزادی تهران، با شعارهای اصیل آذربایجانی خود با آرمانهای ملت آذربایجان تجدید میثاق نمودند.      

این مسابقه از جهات بسیاری یک بازی ویژه برای شیفتگان تیراختور بود و هواداران با حضور عاشقانه ی خود هم بازی را برده و هم با میهمان نمودن حریف در خانه ی خود یکبار دیگر بر پرطرفدارترین تیم بودن سرخهای آذربایجان صحه گذاشته و البته با خلق صحنه هایی زیبا و شعارهای ناب آذربایجانی خود، با قدرتی تمام از هویت و هستی خود دفاع نمودند. 

پورتال هواداران تیراختور ضمن تبریک این پیروزی غرور آفرین به آحاد ملت قهرمان آذربایجان، برای تیم محبوب آذربایجان در ادامه مسابقات حساس فصل و همچنین بازیهای لیگ قهرمانان آسیا آرزوی موفقیت می نماید.

بیر گون شهرضادا - اصفهان

*قشقایی  بیر گون شهرضادا*
ادامه مطلب ...

پرسپولیس-تیراختور؛ گرگهای سرخ با شعار «همه با هم برای قاراداغ آذ

Tiraxturfans.Com. از آخرین مسابقه ی تیراختور در استادیوم آزادی تهران در روز جمعه، یازدهم آذر 90 که سرخهای آذربایجان پس از قریب به 40 سال، در یک بازی به یاد ماندنی با نتیجه ی 1 بر صفر موفق به شکست پرسپولیس پرمدعا شدند دقیقاً یکسال می گذرد و البته آنچه که شیرینی این برد را ماندگارتر نمود تحمیل سنگین ترین شکست تاریخ بازیهای دو تیم و فصل یازدهم بر پرسپولیس در مسابقه ی برگشت در روز پنجشنبه، هفتم اردیبهشت 91، که در در یکی دیگر از حماسی ترین روزهای استادیوم سهند با پیروزی 4 بر 1 ارتش سرخ آذربایجان به اتمام رسید بود و اکنون در فصل دوازدهم دوباره هیجان یک مسابقه ی داغ و مهیج خیل عظیم هواداران دو تیم را فرا گرفته است. گرچه نتیجه ی این بازی برای طرفین دارای اهمیت شایانی می باشد علی ایحال بازیهای تیراختور با سرخابیهای تهران همواره صرفنظر از جایگاهشان در جدول رده بندی در کانون توجه اصحاب فوتبال کشور و البته میلیونها هوادار تیراختور بوده و چیزی که حرارت این بازیها را که از آنان بعنوان «ال کلاسیکوی ایران» نیز یاد میشود تا حد نقطه ی جوش فراتر می برد تقابل مکتب فوتبال تهران و آذربایجان بطور عام و مهمتر از آن برخورد دو هویت «فارسی» و «تورکی» بطور خاص می باشد که در فوتبال جهان نمونه های فراوانی از چنین بازیها و تیمهایی که بعنوان سمبل هویت یک منطقه ی خاص شهره می باشند را می توان نام برد که «مسابقه ی ال کلاسیکوی اسپانیا» بین تیمهای رئال مادرید و بارسلونا مشهورترین بازی از این دست و «بارسا» بعنوان پرچمدار «هویت خواهی» و «آزادیخواهی» ملت کاتالان سرآمد چنین تیمهایی می باشد.  

بدون شک تیراختور پس از رهایی از طلسم گریزناپذیر 8 ساله ی لیگ دسته ی اول، در چهار دوره ی حضور خود در لیگ برتر ایران به پشتوانه ی اقیانوس عظیم هوادارانش پیشرفت زاید الوصفی نموده و به رغم آنکه شایسته ترین تیم جهت تسخیر لیگ یازدهم بود اما چوب لای چرخ کردنها، حق کشیها و ظلم های پنهان و آشکار، علی الخصوص مسائل بوقوع پیوسته در آن خیمه شب بازی مفتضحانه ی روز یکشنبه، نهم بهمن 90 که در سرما و کولاک تبریز با هنرنمایی روسیاهانه ی محسن ترکی، باخت مقابل آبیهای تهران بطور ناجوانمردانه به آن تحمیل شد، مانع از ایستادن آن بر سکوی اول فوتبال ایران شده اما علیرغم قهرمان نشدن صوری، «قهرمان دلها» لقب گرفت که ارزش و اهمیت آن برای عاشقانش بسیار فراتر از «قهرمانی پوشالی» در لیگی که زد و بندها و مسائل پشت پرده ی آن گاهاً به نحو چندش آوری خود را بروز می دهند می باشد و اکنون تیم محبوب آذربایجان که باز هم رقابت تنگاتنگی جهت قهرمانی با تیمهایی مانند استقلال و سپاهان دارد، با انگیزه ای سرشار از ایمان به موفقیت، در اندیشه ی گام گذاشتن به میدان فوق العاده حساس دیگری می باشد که شور و هیجان حاکم بر آن علیرغم گنجانده شدن ظاهری در ظرف فوتبال، حکایت از حرفهای ناگفته ی بیشماری می نماید.       

هر قدر عقریه های ساعت به زمان سوت آغاز بازی حساس با پرسپولیس نزدیکتر میشوند لحظه به لحظه بر شور و اشتیاق شیفتگان تیراختور نیز افزوده شده و پرچم های سرخ که بیرق عدالتخواهی و هویت خواهی ملت آذربایجان می باشند خود را مهیای اهتزاز در آسمان آزادی تهران می نمایند. در این روز همه با هم از اطراف و اکناف ایران گرد هم خواهیم آمد تا باری دیگر دست در دست همدیگر با زمزمه نمودن نوای عاشقانه ی برآمده از عشق به سرزمین مادریمان، هستی مان را فریاد زده و در دقیقه 20 مسابقه با درآوردن پیرهن های خود و با شعارهای «اهر، هئریس، ورزیقان .... آرخانداییق هر زامان» و «اهر هئریس، ورزیقان .... اوشویور آذربایجان» یکبار دیگر به جهانیان نشان دهیم که امروز قاراداغ قلب تپنده ی ملت آذربایجان و سایر تورکان ایران بوده و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی مصیبت زدگان زلزله ی ویرانگر قاراداغ آذربایجان که در چادرهای گسترانده شده بر روی زمین سفت و سخت، در شرایطی که در جدالی سخت با برف و بوران و سرمای بیرحم منطقه قرار دارند، چشم انتظار دستان یاریگر هموطنان خود می باشند فراموش نخواهند شد.   

میعادگاه عاشقان: دوشنبه، سیزدهم آذر 91، ساغت 17:30، استادیوم آزادی تهران با شعار «همه با هم برای قاراداغ آذربایجان».

«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست».

... کاش می شد کاری کرد!


 

شماهایی که فقط حرفاتون قشنگه ... 


این بابا زنش تو زلزله مرد ... 

بچه هاشم تو چادر دارن یخ می زنن ...

اما ولش کن بابا آذربایجان کجاس؟ ورزقان چیه؟...

بیا غذا نذر کنیم و پخش کنیم تو محل تا همه بفهمن ما چه آدمایی هستیم این بدبختارو بی خیال ...

بیا امسال 100 کیلو بیشتر بار بذاریم چشم فامیل ، اهالی محل و ... رو در بیاریم.فردا هم برای کار و ... اومدن تحقیق بگن که ما چقدر مومن و مذهبییم!

rezaallahgolipour.blogfa.com/post/64

سوز سرما در چادرهای زلزله زدگان آذربایجان؛ خبری از خانه های گرم

 گذشت بیش از 3 ماه از زلزله در استان آذربایجان، هنوز زلزله زدگان این مناطق، حداقلی از امنیت و آسایش را تجربه نکرده اند. سستی و کندی در اجرای ساخت و ساز خانه های نو، باعث شده که مردم این مناطق همچنان در چادرها و کانکس های آب گرفته و خانه های نیمه کاره و پر از گل و لای، شبهای سرد زیر صفر درجه و پوشیده از برف ارسباران را تا صبح بگذارنند

 

چادرهای آب گرفته و بی تدبیری مسئولاندر حالی که ۲۳ مردادماه و دو روز پس از وقوع زلزله در آذربایجان شرقی، معاون اول محمود احمدی‌نژاد وعده داد که مناطق زلزله زده ظرف دو ماه بازسازی می‌شود با آغاز فصل بارندگی اکنون نه فقط نشانه های عمده ای از بازسازی به چشم نمی خورد بلکه برخی چادرهای امدادی در روستاهای ورزقان، اهر و هریس دچار آبگرفتگی شده اند و سازمان امداد و نجات هلال احمر ایران به گفته مسئولانش چاره دیگری جز تغییر مکان چادرها و چادرهای آب گرفته ندارد.
علیرغم این کاستی های امدادی، محمود احمدی‌نژاد ۱۱ آبان‌ماه در سخنانی ادعا کرد که ایران در بازسازی مناطق زلزله‌زده "رکوردی" در جهان ثبت کرده است که به راحتی قابل شکستن نیست و ابراز امیدواری کرد که تا پایان آبان‌ماه هیچ خانواده زلزله‌زده‌ای در این استان باقی نماند. این در حالی است که به گفته شاهدان عینی، نه فقط کانکس به تعداد کافی در این منطقه مستقر نشده است بلکه برخی از کانکس هایی که هم مستقر شده اند تکمیل نشده و در و پنجره ندارند. گفته می شود که مردم این منطقه از سرما و نبود سرپناه مناسب شکایت دارند و گل و لای به درون خانه ها نفوذ کرده است.
به گفته الله‌‌وردی دهقانی، نماینده ورزقان در مجلس نهم، وضعیت تعداد بسیاری از خانه‌های مسکونی همچنان نامعلوم است.
با این وجود، علی نیک‌زاد، وزیر راه و شهرسازی ایران در حاشیه بازدید از روند بازسازی مناطق زلزله آذربایجان شرقی وعده تحویل یک هزار و ۵٠٠ واحد مسکونی به زلزله‌زدگان را داده است.


زلزله زدگان هنوز وام نگرفته باید قسط بپردازندگفته می‌شود کارگران و بنا‌ها به دلیل دستمزد کم، کار در مناطق زلزله‌زده را نیمه تمام‌‌ رها می‌کنند و می‌روند. این واقعیتی است که عباس فلاحی باباجانی، نماینده اهر و هریس آن را تایید کرده و گفته که ‌"خاتمه دادن به مشکلات مناطق زلزله‌زده نیازمند آوردن مصالح و کارگر به این مناطق است.این عضو کمیسیون عمران مجلس پیشتر هشدار داده بود که اگر تعداد گروه‌های پیمانکاری در مناطق زلزله‌زده افزایش ندهیم، با آمدن فصل سرما، مشکلات عمده‌ای به وجود می‌آید.
در همین حال نماینده ورزقان در مجلس نهم ۲۸ آبان‌ماه در سخنانی نسبت به نامناسب بودن وضع زلزله زده ها هشدار داد و گفت: "خرابی‌های ورزقان به قدری گسترده و حجیم است که هنوز همه حادثه‌دیدگان اسکان داده نشده‌اند و دولت تنها ۱۵ درصد از مسکن‌ها را آماده‌ و تحویل داده است. هنوز بسیاری از زلزله‌زدگان در زیر برف و سرما زندگی می‌کنند. 
وی همچنین به تارنمای قانون گفت:" دولت گفته بود سه سال به وام‌ها تنفس می‌دهیم. یعنی مردم تا سه سال هیچ مبلغی را لازم نیست پرداخت کنند اما هنوز مردم وام‌های تعمیری را دریافت نکرده‌اند که گفته شده باید قسط بپردازند. آنهایی که تعمیر کرده بودند نیز دوباره در زلزله اخیر خانه‌شان خراب شده و مشخص نیست چه طور باید حمایت شوند. خیلی‌ها هنوز وام نگرفته‌اند و دفترچه اقساط به آنها داده‌اند که از آخر آبان قسط‌ پرداخت کنند."
پیشتر خبرگزاری مهر در مهرماه سال جاری در مورد روند بازسازی از چند روستای زلزله‌زده نوشته بود که میزان خانه‌های ساخته‌نشده خیلی بیشتر از خانه‌های ساخته شده است و در مواردی هم تنها در مرحله پی‌کنی متوقف شده‌اند
ساقی لقایی، روزنامه نگار، در زمینه کمبودها در مناطق زلزله زده به جرس گفت: "مسئولیت ساخت و سازها در مناطق زلزله زده بر عهده بنیاد مسکن گذاشته شده و در واقع این سوال را باید از آنها پرسید که چرا ساخت و سازها کند پیش میرود. همین طور از مسئولانی که قول داده بودند دو ماهه کار بازسازی را تمام می کنند. نیروهای غیردولتی اجازه دخالت در امور ساخت و ساز را ندارند، مگر این که به صورت پراکنده و موردی از کسی حمایت مالی کنند و خودش مصالح بخرند و خانه ای را بازسازی کنند. آنها در مکان دیگری جز روستاها و زمینهای خود احساس صاحب خانگی نخواهند داشت و همین شور زندگی باقی مانده را هم از دست خواهند داد.
حمایت آنها از نظر ساخت و ساز، تامین بهداشت، مشاوره های روانی ویژه بحران و تامین مایحتاج ضروری آنها که همگی باید مبتنی بر آداب زندگی خود ِ آنها باشد، کمک بهتری است."


کابل‌های برقی و چادرهایی در آستانه سوختن

بلای زلزله در پی خود بلاهای غیرمنتظره دیگری را نیز به همراه داشته است. چنانچه در مهر ماه گذشته و با کاهش دما در مناطق زلزله‌زده و در پی استفاده از وسایل روشنایی و بخاری برقی، یک چادر در روستای زلزله‌زده قره‌جا واقع در شهرستان هریس دچار آتش‌سوزی شد.با سرایت آتش به دیگر چادر‌ها، ۱۰ چادر دیگر به‌طور کامل سوختند و از بین رفتند. در این حادثه یک پیرزن هفتاد ساله به نام تلی‌ناز نوروزی به‌خاطر سوختگی شدید، جان خود را از دست داد.
یکم مهرماه سال جاری نیز تعدادی از چادرهای زلزله‌زدگان در روستای شهسوار از توابع شهرستان هریس دچار آتش‌سوزی شدند.
لقایی در این زمینه می گوید: "سیستم روشنایی این مناطق از چند روز پس از وقوع زلزله، از طریق برق کشی موقت در چادرهای آنها تامین می شود. اما برای تامین گرما، به گمان من ایمنی بسیار مهم است. قرار دادن وسایل گرمایشی در چادر بسیار خطرناک هستند. چند مورد آتش سوزی در چادرها اتفاق افتاده که در نتیجه استفاده از بخاری برقی المنتی بوده است در حالی که باید زلزله زده ها هر چه سریع تر از چادرهای کم دوام و نامقاوم در برابر سرما انتقال داده بشوند و سیستم گرمایشی ایمنی برای آنها تامین شود."
در همین حال، چندی پیش برخی از منابع خبری گزارش دادند که در شهرستان ورزقان، یکی از شهرهای آسیب‌دیده در زلزله اخیر یک کودک دو ساله بر اثر سرمای شدید جان خود را از دست داده است.


دام هایی که بدون طویله رها شده اندشیوع بیماری‌های واگیردار و مشکلات ناشی از حیوان‌گزیدگی و حیوانات اهلی رها شده نیز از جمله مسائلی است که سلامت مردم این مناطق را تهدید کرده است.
وزیر بهداشت ایران، پیش از این در سخنانی فضاهای چادری را با وجود آن‌که برای جلوگیری از وجود مشکلات عفونت سمپاشی می‌شوند، فضای مناسبی برای ارائه خدمات ندانسته و گفته بود با توجه به این‌که چادر‌های مردم در مناطق زلزله‌زده نزدیک به هم هستند امکان ورود بیماری‌های واگیر،‌ وجود دارد. حتی مشکلات ناشی از حیوان‌گزیدگی و حیوانات اهلی رهاشده در منطقه، زلزله‌زدگان را تهدید می‌کند." 
به گفته دستجردی، بیشتر شکایت زلزله‌زدگان در مورد توالت‌ها و حمام‌های بهداشتی موجود در این مناطق است هر چند گروه‌های بهداشتی وزارت بهداشت نظارت کرده و گزارش‌ می‌دهند."
خبرگزاری مهر به نقل از یکی از اهالی چایکندی نوشته است، داروندار ما یکی پس از دیگری در معرض نابودی است؛ کودکانمان مریض می‌شوند و دام‌هایمان که اصلی‌ترین سرمایه تمام روستاییان است، در فضایی باز قرار گرفته‌اند و هر لحظه احتمال تلف شدنشان وجود دارد.
لقایی در ادامه سخنان خود به جرس می گوید:" وضعیت بهداشتی مردم در این مناطق پیش از زلزله هم مناسب نبود و شاید بتوان گفت با توجه به حساسیتی که این حادثه نسبت به این منطقه به وجود آورده در واقع بیشتر از قبل مورد توجه هستند و امیدوارم این روند، هر چند کند اما منجر به تغییرات و بهبود دائمی زندگی این افراد شود."
در شرایط کنونی نه بنیاد مسکن تامین تعداد کافی کانکس را بر عهده گرفته است و نه جهاد کشاورزی دغدغه ای برای نگهداری دام ها و احشام اهالی این مناطق دارد. به گفته محمود مظفر، رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر، روستائیان زلزله زده پتوی خود را روی گوسفندان می کشند، زیرا همچنان دام ها بدون طویله رها شده اند.

در این روزهای سرد و بارانی چادرها و خانه های نیمه کاره و کانکس های نمورو سرد در کنار تعداد اندکی احشام باقی مانده از زلزله همدم و مونس مردمانی شده اند که شرایط سخت ارسباران را به میهمانی پذیرفته و چاره دیگری جز تحمل و صبر ندارند.

فیروزه رمضانزاده

برگرفته از: جرس