چند دقیقه بیشتر به پایان بازی سپاهان و تراکتور باقی نمانده بود همه یا در حال رفتن بودند یا ساکت و آرام نشسته بودند و چشمشان به داور بود که هرچه زودتر در آن سوتی که در دستش بود بدمد.
بازی تمام شد آن هایی که هنوز بودند نای بلند شدن از صندلی را نداشتند اما
با همان حال خراب بلند شدند و تشویق کردند تراکتور شکست خورده شان را و چه
زیبا بود آن صحنه. بیرون از استادیوم حال و هوای عجیبی بود آن صد هزار
نفری که آمده بودند تا هلهله کنان بازگردند حالا ناراحت و غمگین فوج فوج به
سوی شهر روانه می شدند. آن شب با تمام تلخی اش گذشت. فردایش شهر هنوز در
بهت و حیرت بود. بعضی ها می گفتند آسیا خداحافظ ... بعضی دیگر هنوز خوشبین
بودند. همه جا همه ی حرف مردم این بود چه شد به سپاهان باختیم ؟!!!
چند روز گذشت کم کم داشت تلخی بازی با سپاهان به فراموشی سپرده می شد.
حالا هوادارن به فکر بازی با پیکان افتاده بودند. آن ها می دانستند این
آخرین فرصت است. پس عزمشان را جزم کردند برای قزوین. بازیکنان ، سرمربی و
خلاصه همه به این باور رسیده بودند که باید برنده ی بازی با پیکان باشیم.
جمعه فرا رسید. استادیوم شهید رجایی قزوین باز هم پر شده بود از بیرق های
سرخ . تشویق و تشویق و باز هم تشویق ... چند دقیقه بیشتر به پایان بازی
نمانده بود باز هم همه منتظر سوت پایان بازی بودند ولی این بار نه ساکت و
نه اندوهگین بلکه شاد و خوشحال و پای کوبان چون تراکتورشان از تیم حریف جلو
بود. بازی تمام شد، تراکتور برد. امید بار دگر روی خوش نشان داد به
آذربایجان.
و حالا چیزی تا آسیا نمانده است. فقط سه گام ...
هموطن ، هم زبان ، یؤلداش می دانم یک سال است زحمت کشیده ای ، می دانم در
سرما و گرما با تمام سختی ها به ورزشگاه رفته ای و عشقت را با جان و دل
تشویق کرده ای . اکنون تراکتور بیش از هر زمان دیگری به تو نیازمند است.
حالا که آخرین قدم ها را در راه آسیا برمی داریم مبادا نا امید شده باشی ،
مبادا شک داشته باشی برای حضور. اصلا بازی سپاهان را فراموش کن . اصلا بیا
فکر کنیم آن بازی یک اتفاق بود. تراکتور ( یا نه همان تراختور ) مال توست ،
بدون تو هیچ است. صاحب اصلی اش توئی و تک تک مردم آذربایجان. اگر تو نباشی
او هم نیست. تراختور با وجود توست که در میدان یکه تازی می کند.
پس بیا ، محکم تر از همیشه ، با صلابت تر از گذشته . بیا و یادگار را
جهمنمی دیگر برای صبایی ها و سایپایی ها درست کن. بیا و بدان که همین حضور
توست که مشت می کوبد بر دهان دشمنان آذربایجان. بیا تا طوفانی به پا کنیم
در این دو بازی. تا 90 دقیقه حریف را زجر دهیم با تشویق تراختومان.
حرف آخر : لیگ ایران برای ما خیلی کوچک است ، آسیا ما را صدا می زند پس تراختورت را تنها نگذار ...
علی قهرمان زاده
تاریخ برگزاری این شب شعر در صورت موافقت دانشگاه کردستان روز 11 اردیبهشت 90 مصادف با سالروز درگذشت استاد بهمن بیگی می باشد.
http://torkeghashghayi.blogfa.com/post-6.aspx
عصر امروز تیم فوتبال شهرداری تبریز در همدان به مصاف تیمی می رود که این روزها زمین و زمان دست به دست هم داده اند تا این تیم را در لیگ برتر نگه دارند . بازی جنجالی دو هفته قبل پاس مقابل راه آهن و اعلام پنالتی در دقیقه 98 به نفع پاس و پیروزی پاس با این پنالتی و سپس بازی هفته پیش این تیم برابر ذوب آهن و باز اعلام پنالتی به نفع این تیم در دقایق پایانی و همچنین اتفاق نادر فوتبالی و عدم اجازه بازی محمدرضا خلعتبری مهاجم ذوب آهن برابر ذوب آهن با قانون من در آوردی فدراسیون .
ولی در سوی دیگر تیم مظلوم شهرداری تبریز که فقط تا اینجا روی پای خود ایستاده و تا اینجا مردانه در رده 14 قرار دارد. تیمی که با وجود انواع و اقسام دخالت ها در بازی های این تیم باز کم می آورد و سعی دارد سهیمه تبریز را در لیگ برتر نگه دارد . تیمی که در همین دو هفته پیش مقابل ذوب آهن همین محمدرضا خلعتبری که می بایست برابر شهرداری بازی نمی کرد به میدان رفت و حتی یک پنالتی در دقیقه 80 و در زمان اوج حملات شهرداری از داور گرفت و در بازی بعدی مقابل رقیب مستقیم شهرداری بازی نکرد!!! و بعد هفته پیش در زمان اوج ناداوری ها توانست از نتیجه 2-0 باخته تساوی 2-2 سازد . بازی که در آن مهاجم شاهین گل خود را با کمک دست به ثمر رساند و کمک داور دست او را ندید و در اواخر بازی نیز گل سوم و سالم شهرداری نیز توسط همین کمک داور آفساید اعلام شد تا فدراسیون بتواند تیم هایی که مستقیما از دولت تغذیه می شود در لیگ برتر نگه دارد و تیم هایی که روی پای خود و هزینه های سازمانی اداره می شوند را و تنها به امید هوادارانشان زنده اند را به لیگ بک بفرستد.
در نهایت امیدواریم امروز در همدان فوتبال بازی شود و نتیجه را بازی رقم بزند تا زحمات یکساله یک تیم و شهرش به باد تبانی نرود و هر تیمی شایسته برد بود سه امتیاز بازی را از آن خود کند .
http://shahrdaryfans.com/?p=49
دو سال پیش در زمانی که برای فتح قله هیمالیا وبرافراشتن پرچم عزیز میهنمان به همراه تیم ملی کوهنوردی سفر کرده بود بر اثر افت دمای بدن سقوط کرد .
ویادش را جاودانه ساخت.خانواده محترمش هنوز چشم به راه آمدنش هستند .
دکتر سعید بهاءلو بر خاسته از دل ایل قشقایی که مانند دیگر جوانان این قوم سخت کوش ودلیر برای سر افرازی این مرز وبوم بسی افتخار کسب کرد تا یادش را در اعماق ذهنها برای همیشه ، چون مدالهای افتخاری که کسب کرده بود بدرخشد.
وطلایی تر از همه مدال ورزشی اش باشد
یادش گرامی باد
می توانید جهت اطلاع بیشتر به این آدرس مراجعه نمایید:
http://chashmdarraham.blogfa.com
پس از پیگیری مداوم و مستمر دانشجویان قشقایی بالاخره مجوز همایش "بزرگداشت استاد بهمن بیگی " صادر شد.
لذا از دانشجویان محترم قشقایی خواهشمندیم جهت توجیه ابعاد همایش در تاریخ 90/2/8 روز پنج شنبه در دانشکده مهندسی قدیم حضور بهم رسانید
تذکر:
لطفا روز قبل از گردهمایی با روابط عمومی انجمن قشقایی دانشگاه هماهنگ نمایید.
با تشکر
دانشجویان قشقایی دانشگاه کاشان
ادامه مطلب ...